کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمک و دستیار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کمک و دستیار
فرهنگ گنجواژه
وردست.
-
واژههای مشابه
-
کمک خواستن
لغتنامه دهخدا
کمک خواستن . [ ک ُ م َ خوا / خا ت َ ] (مص مرکب ) مدد خواستن از کسی . (فرهنگ فارسی معین ). کمک طلبیدن .
-
کمک کردن
لغتنامه دهخدا
کمک کردن . [ ک ُ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) یاری دادن (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
کمکآنزیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] ← کمکزیمایه
-
assistive device
کمکافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] هر وسیلهای که انجام کاری را برای فرد تسهیل یا ممکن میسازد
-
cosolvent
کمکحلاّل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] حلاّلی که در یک فرایند شیمیایی به حلاّل اصلی افزوده میشود تا قدرت حلاّلیت آن را افزایش دهد
-
copilot
کمکخلبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] خلبانی که برای کمک به خلبانیک مأمور میشود؛ این شخص میتواند درجۀ خلبانیک هم داشته باشد
-
کمک کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اشعر بالارتياح , ساعد , سهل , مساعدة , يد
-
کمک خلبان
دیکشنری فارسی به عربی
مساعد الطيار
-
کمک کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أَجارَ
-
کمک داروساز
دیکشنری فارسی به عربی
صيدلي
-
کمک(- )فرع
دیکشنری فارسی به عربی
ملحق
-
کمک هزینه
دیکشنری فارسی به عربی
اعانة مالية
-
کمک مالی
دیکشنری فارسی به عربی
اعانة مالية