کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کمکی
/kamaki/
معنی
اندکی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
ancillary, auxiliary, contributory, relief, standby, subsidiary, supplementary
-
جستوجوی دقیق
-
کمکی
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عامیانه] kamaki اندکی.
-
کمکی
دیکشنری فارسی به عربی
مدرسة ثانوية , مساعد
-
واژههای مشابه
-
covariate
متغیر کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] متغیری که تأثیر آن بر متغیر دیگری به نام پاسخ تحت بررسی است
-
servery
میز کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محل قرار دادن غذاهای آماده قبل از انتقال به میز مهمان
-
auxiliary power unit, APU
نیروده کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] موتور توربینی یا پیستونی کوچک که برای تولید نیروی برق هواگَرد و هوای فشرده یا فشار هیدرولیکی (hydraulic) بر روی زمین یا در هوا به کار میرود
-
auxiliary verb
فعل کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فعلی که همراه فعل دیگری در جمله به کار میرود و مفاهیمی مانند زمان و نمود و وجه را به مفهوم جمله میافزاید
-
auxiliary equation
معادلۀ کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] برای معادلۀ دیفرانسیل خطی با ضرایب ثابت، معادلهای چندجملهای که با استفاده از جوابهای آن میتوان جوابهای مستقل معادلۀ دیفرانسیل همگن متناظر را به دست آورد
-
pass block
قرقرۀ کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قرقرۀ سبکی که در بالای دکل درختی یا فلزی برای انتقال قرقرۀ کلاف بهطور موقت نصب میشود
-
ancillary statistic
آمارۀ کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] آمارهای که توزیع نمونهگیری آن به پارامتر جامعه وابسته نیست
-
auxiliary anode
آند کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی آند مکمل که از آن در فرایند آبکاری برای افزایش چگالی جریان در یک منطقۀ خاص از کاتد و دستیابی به آبکاری باکیفیتتر استفاده میشود
-
ancillary information
اطلاع کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] اطلاع موجود در آمارۀ کمکی که با بهرهگیری از آن گاهی میتوان به کارایی بیشتری دست یافت
-
auxiliary language
زبان کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] زبانی مصنوعی که برای برقراری ارتباطات در سطح بینالمللی ساخته میشود
-
auxiliary thermometer
دماسنج کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دماسنج جیوهای شیشهای که به دستۀ دماسنج وارونه متصل میشود
-
dummy 1
درخت کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی که از آن برای کمک به بر پا کردن دکل درختی در داربَری استفاده میشود