کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمپلکس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کمپلکس
/komp[e]leks/
معنی
عقده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کمپلکس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: complexe] ‹کنپلکس› (روانشناسی) komp[e]leks عقده.
-
جستوجو در متن
-
campholic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمپلکس
-
acampsia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمپلکس
-
micelle synthesis
فرهنگ لغات علمی
کمپلکس فلزی
-
ویتامین ب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: vitamine B] (زیستشناسی) vitāminbe مجموعۀ ویتامینهای ب۱، ب۲، ب۶، ب۱۲، و بکمپلکس که در غذاهای حیوانی و نباتی مانند فندق، گردو، نخود، لوبیا، عدس، نان گندم، گوشت گاو، گوسفند، مرغ، شیر گاو، و تخممرغ وجود دارد.
-
ویتامین
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (اِ.) مواد مخصوصی که در اغذیة مختلف وجود دارند و وجود آن ها در جیرة غذایی کاملاً ضروری است و کمبود آن ها منجر به امراض مختلفی می شود. ویتامین ها انواع بسیار دارند: آ، ای ، ب 1، ب 2، ب 6، ب 12، ب کمپلکس ، ث ، د، کا و غیره .