کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمپانی باشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کمپانی باشی
لغتنامه دهخدا
کمپانی باشی . [ ک ُ ] (اِ مرکب ) رئیس کمپانی . مدیر شرکت . (فرهنگ فارسی معین ) : دیشب آمده اند در خانه ٔ کمپانی باشی سر خودش و سر پسر و یک کنیزش را بریده اند. (امیر ارسلان ، از فرهنگ فارسی معین ).
-
واژههای مشابه
-
مقدم کمپانی
دیکشنری فارسی به عربی
رجل الاعمال