کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمونیزم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کمونیزم
لغتنامه دهخدا
کمونیزم . [ ک ُ مو / م ُ ] (فرانسوی ، اِ) کمونیسم . مسلک و طریقه ٔ اشتراکی . شیوعیه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).نظام و مکتبی اجتماعی و مخالف رژیم سرمایه داری است . نخستین مرحله ٔ کمونیزم جامعه ٔ سوسیالیسم است که زمینه ٔ اقتصادی ، صنعتی ، اجتماعی و ...
-
جستوجو در متن
-
communalisation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمونیزم
-
کمونیست
لغتنامه دهخدا
کمونیست . [ ک ُ مو / م ُ ] (فرانسوی ، ص ) اشتراکی . شیوعی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). پیرو مسلک و عقیده ٔ کمونیزم . و رجوع به کمونیزم شود.
-
کمونیسم
لغتنامه دهخدا
کمونیسم . [ک ُ مو / م ُ ] (فرانسوی ، اِ) رجوع به کمونیزم شود.
-
اشتراکی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به اشتراک) [عربی. فارسی] 'ešterāki ۱. کمونیست؛ پیرو کمونیزم.۲. (صفت نسبی، قید) به طور مشترک؛ با هم.
-
شیوعیة
لغتنامه دهخدا
شیوعیة. [ ش ُ عی ی َ ] (ع اِمص ، اِ) کمونیسم . کمونیزم . مسلک اشتراکی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به مترادفات کلمه و نیز شیوعی شود.
-
اشتراکیه
لغتنامه دهخدا
اشتراکیه . [ اِ ت ِ کی ی َ / ی ِ ] (از ع ، مص جعلی ، اِمص ) مسلکی است که پیروان آن از لحاظ اقتصادی مخالف مالکیت فردی هستند و به گروههای گوناگون و مکاتب مختلف تقسیم میشوند. دسته ای را که برای رسیدن به هدف خود به انقلاب دست می یازند، کمونیست مینامند و ...
-
اشتراکی
لغتنامه دهخدا
اشتراکی . [ اِ ت ِ ] (ص نسبی ) صفت نسبی است از اشتراک بمعنی اباحه و فوضی که در قوانین ایران بر کمونیست یا پیرو مرام کمونیزم اطلاق میشود. ولی در تداول عربی زبانان امروز کلمه ٔ «اشتراکی » بمعنی سوسیالیست و کلمه ٔ «شیوعی » بجای کمونیست بکار میرود. اگر ک...