کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمسال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کمسال
مترادف و متضاد
بچه، خردسال، طفل، کودک، نوباوه ≠ کلانسال
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کمسال
واژگان مترادف و متضاد
بچه، خردسال، طفل، کودک، نوباوه ≠ کلانسال
-
واژههای همآوا
-
کم سال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) kamsāl خردسال؛ جوان.
-
جستوجو در متن
-
بچهسال
واژگان مترادف و متضاد
خردسال، کمسنوسال، نابالغ، نوجوان، کمسال ≠ کهنسال
-
معمر
واژگان مترادف و متضاد
پیر، جاافتاده، ریشسفید، سالخورده، سالمند، فرتوت، کهنسال، مسن ≠ جوان، کمسال
-
خردسال
واژگان مترادف و متضاد
۱. اندکسال، بچه، بچهسال، صغیر، طفل، کمسال، کمسن، کوچک ۲. کودک، نابالغ، نارسیده، نوباوه ≠ کهنسال
-
نوباوه
واژگان مترادف و متضاد
اندکسال، بچه، خردسال، صغیر، طفل، کمسال، کمسن، کودک، نابالغ، نارسیده، نوبر، نوجوان
-
بچه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اندکسال، خردسال، صغیر، طفل، فرزند، کمسال، کمسن، کودک، نابالغ، نارسیده، نوباوه، نوزاد ≠ کبیر ۲. جوان، بالغ ۳. مرد ۴. پیر ۵. همکار، همشاگردی، رفیق ۶. کمتجربه، ناپخته ۷. شاخهتازه، نهال نورسته ۸. پاجوش