کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمر بر میان بستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خوش کمر
لغتنامه دهخدا
خوش کمر. [ خوَش ْ / خُش ْ ک َ م َ ] (ص مرکب ) کمرباریک . آنکه کمر نکو دارد.
-
صاحب کمر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی، مجاز] sāhebkamar پادشاه: ◻︎ پرستش نمودش به آیین شاه / که صاحبکمر بود و صاحبکلاه (نظامی۵: ۹۲۲).
-
دور کمر
دیکشنری فارسی به عربی
خصر
-
کمر لباس
دیکشنری فارسی به عربی
خصر
-
سستی کمر
دیکشنری فارسی به عربی
عجز
-
مهره کمر
دیکشنری فارسی به عربی
قطني
-
ناحیه کمر
دیکشنری فارسی به عربی
قطني
-
مهرة کمر
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: mâru / müra /qofl طاری: mohra-ye kemar طامه ای: mohra طرقی: mohra-ye kemar کشه ای: mohra-ye kemar نطنزی: mohra
-
آب کمر
لهجه و گویش تهرانی
منی
-
جَمَر، کمر
لهجه و گویش تهرانی
سنگ صخرهای، جماران(نام محل در شمیران)
-
قفل کمر
لهجه و گویش تهرانی
انتهای پائین کمر.
-
فَت کمر
لهجه و گویش تهرانی
ضربه به کمر،فنی در مبارزه
-
کمر چین
لهجه و گویش تهرانی
قبای کوتاه که پایین آن چین درشت دارد
-
کمر کش
لهجه و گویش تهرانی
وسط
-
کمر،()کوچه
لهجه و گویش تهرانی
میانه