کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمخاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کمخاب
لغتنامه دهخدا
کمخاب . [ ک َ / ک ِ ] (اِ مرکب ) به معنی کمخا است که جامه ٔ منقش الوان باشد. (برهان ). صاحب کشف گفته که بالکسر [ ک ِ ] صحیح است و در برهان نوشته که بالکسر و بالفتح هر دو صحیح و در رشیدی نوشته که بالکسر صحیح نیست چرا که خاب کم دارد و خاب به معنی آن اس...
-
جستوجو در متن
-
کیمخاب
لغتنامه دهخدا
کیمخاب . (اِ) کیمخا. (ناظم الاطباء). رجوع به کیمخا و کمخا و کمخاب شود.
-
کیمخا
لغتنامه دهخدا
کیمخا. (اِ) پارچه ٔ ابریشمی زردوزی شده . کیمخاب . (ناظم الاطباء). رجوع به کمخا و کمخاب شود.
-
کیمخواب
لغتنامه دهخدا
کیمخواب . [ خوا / خا ] (اِ) کیمخاب . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). رجوع به کیمخاب و کیمخا و کمخا و کمخاب شود.
-
کمخا
لغتنامه دهخدا
کمخا. [ ک َ / ک ِ ] (اِ) جامه ٔ منقشی را گویند که به الوان مختلف بافته باشند. (برهان ). جامه ای که به انواع مختلف بافته باشند و اصح به فتح کاف [ ک َ ] است مخفف کمخاو، یعنی خواب کم دارد و از اینجا ظاهر می شود که خاب مخمل بی واو باشد نهایتش شعرا برای د...