کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمبزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کمبزه
/komboze/
معنی
نوعی میوه شبیه خربزۀ نارس.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کمبزه
لغتنامه دهخدا
کمبزه . [ ک ُ ب ُ زَ/ زِ ] (اِ) نارس خربزه را گویند. (آنندراج ). کمبیزه . کنبیزه . میوه ٔ کال و نارس (مانند طالبی ، گرمک ، خربزه ) (فرهنگ فارسی معین ). سفج . کالک . کاله . سبز. سفجه . خِرچَه . خِرچَنگ . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- امثال :بزک نمیر ...
-
کمبزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) komboze نوعی میوه شبیه خربزۀ نارس.
-
کمبزه
فرهنگ فارسی معین
(کُ بُ زِ) (اِ.) 1 - خیار زرد و درشت . 2 - خربزة نارس .
-
واژههای مشابه
-
کُمبُزه،کمبیزه
لهجه و گویش تهرانی
نوعی خربزه گِرد
-
کُفر کُمبُزه
لهجه و گویش تهرانی
چیز بی مبنائی که آن را جنجالی کنند.
-
کمبزَّه،کمبیزه
لهجه و گویش تهرانی
خربزه نارس کوچک .نوعی صیفی کوچک خوشبو
-
کله کمبزه/کمبوزه
لهجه و گویش تهرانی
دارای سر بد شکل
-
جستوجو در متن
-
کنبیزه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] kombize = کمبزه
-
تُلَّه
لهجه و گویش بختیاری
tolla کُمبزه، نوعى خربزه محلى.
-
کمبیزه
لغتنامه دهخدا
کمبیزه . [ ک ُ زَ / زِ ] (اِ) کمبزه . (از فرهنگ فارسی معین ). کنبیزه . رجوع به کمبزه و کنبیزه شود.
-
کنبیزه
فرهنگ فارسی معین
(کُ زِ) (اِ.) نک کُمبزه .
-
خرچه
لغتنامه دهخدا
خرچه . [ خ ِ چ َ / چ ِ ] (اِ) کالک . سفچ . سفچه . کنبزه .کنیزه . کمبزه . خربزه ٔ کوچک . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
کنبزه
لغتنامه دهخدا
کنبزه . [ کُم ْ ب ُ زَ / زِ ] (اِ) کالک . سفج . سفجه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).و رجوع به کنبیزه و کمبزه و کمبوزه و کمبیزه شود.