کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کمانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
portato (it.), louré (fr.)
کمانهکشی مستقل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی کمانهکشی بین وضعیت متصل و مقطّع که در آن هریک از نُتها با ارزش زمانیِ کامل و بهصورت جدا نواخته میشود متـ . مستقل
-
col legno (it.)
اجرای چوبکمانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] شیوهای برای نواختن سازهای زهیِ کمانهای که در آن به جای زه کمانه از چوب کمانه استفاده میشود متـ . چوبکمانهای
-
چوبکمانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← اجرای چوبکمانهای
-
col legno battuto (it.)
چوبکمانهای زنشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی اجرای چوبکمانهای که در آن صوت با زدن چوب کمانه بر روی سیمها ایجاد میشود
-
col legno tratto (it.)
چوبکمانهای کششی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی اجرای چوبکمانهای که در آن صوت با کشیدن چوب کمانه بر روی سیمها ایجاد میشود
-
bowed instruments
سازهای کمانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از سازهای زهی که زههای آنها با استفاده از کمانه به صدا درمیآید متـ . مجرورات
-
ده سفید کمانه سرخ
لغتنامه دهخدا
ده سفید کمانه سرخ . [ دِه ْ س ِ ک َ ن َ / ن ِ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 18هزارگزی جنوب الیگودرز. دارای 130 تن سکنه است . آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج...
-
جستوجو در متن
-
ricochets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ricochets، کمانه، کمانه کردن، با گلوله کمانه دار زدن
-
ricochet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوش شانسی، کمانه، کمانه کردن، با گلوله کمانه دار زدن
-
ricocheting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریکوچینگ، کمانه کردن، با گلوله کمانه دار زدن
-
ricocheted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ricocheted، کمانه کردن، با گلوله کمانه دار زدن
-
آرشه
فرهنگ واژههای سره
کمانه
-
مجرورات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← سازهای کمانهای
-
martelé au talon (fr.)
چکشی باپاشنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی کمانهکشی که در آن نوازنده صداها را با یک خیز قوی و کوتاه، بدون برداشتن کمانه از روی سیم و با استفاده از قسمت نزدیک به محل گرفتنِ کمانه، در انتهای صداها اجرا میکند
-
فلوتوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← کمانهکشی فلوتوار