کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کماندو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کماندو
/komāndo/
معنی
جنگجویی که تعلیمات ویژه را فراگرفته و برای ماموریتهای ویژه و خطرناک آماده شده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
commando, ranger
-
جستوجوی دقیق
-
کماندو
لغتنامه دهخدا
کماندو. [ ک ُ دُوْ] (فرانسوی ، اِ) گروهی از سربازان که تعلیمات خاصی فراگیرند و در حمله های ناگهانی خدمات مهمی انجام دهند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
کماندو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: commando] (نظامی) komāndo جنگجویی که تعلیمات ویژه را فراگرفته و برای ماموریتهای ویژه و خطرناک آماده شده.
-
کماندو
فرهنگ فارسی معین
(کُ نُ دُ) [ فر. ] (اِ.) دسته ای از نظامیان که آموزش های ویژه دیده اند برای شبیخون زدن و حملات غافلگیرانه ، تکاور (فره ).
-
جستوجو در متن
-
commandos
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کماندو ها، تکاور
-
commando
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کماندو، تکاور
-
کوماندو
لغتنامه دهخدا
کوماندو.[ ک ُ دُ ] (فرانسوی ، اِ) کماندو. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کماندو شود.
-
تکاور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تگاور› takāvar ۱. (نظامی) کسی که آموزشهای دشواری برای جنگ و حملههای غافلگیرانه را گذرانده باشد؛ کماندو.۲. = تگاور