کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کماء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کماء
لغتنامه دهخدا
کماء. [ ک َم ْ ما ] (ع ص ) سماروغ فروش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سماروغ چین جهت فروختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). سماروغ چین . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
کماع
لغتنامه دهخدا
کماع . [ ک ِ ] (ع مص ) مکامعة. (از ناظم الاطباء). رجوع به مکامعة شود.
-
جستوجو در متن
-
کماة
لغتنامه دهخدا
کماة. [ ک َ ] (ع اِ) سماروغ و آن چیزی است به شکل بیضه و بعضی صورت چتر، در ایام برسات از زمین روید. (آنندراج ). کماه . (فرهنگ فارسی معین ). کم ء. ترفاس . بنات الرعد. طملان . شحم الارض . دنبلان . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کماء و کماة و کم ...
-
کم ء
لغتنامه دهخدا
کم ء. [ ک َم ْءْ ] (ع اِ) سماروغ . ج ، اَکمُؤ، کماءة با تا جمع است بر غیر قیاس . و یا کماة اسم جمع است یا آن برای واحد است . (منتهی الارب ). سماروغ . ج ، اکمؤ، کماءة با تاء بر غیر قیاس .(آنندراج ). رستنئی است که بدان شحم الارض نیز گویند و عرب آن را...