کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کل و مزاحم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کل و مزاحم
فرهنگ گنجواژه
مزاحم.
-
واژههای مشابه
-
کُلِّ
فرهنگ واژگان قرآن
همه - کل (اصل در معناي اين کلمه احاطه داشتن است مجموع هر چيزي را هم که کُل ميخوانند ، براي اين است که به همه اجزا احاطه دارد ، يک فرد سربار جامعه را هم اگر کـَل بر جامعه تعبير ميکنند ، براي اين است که سنگينيش بر جامعه احاطه دارد)
-
کَلَ
لهجه و گویش گنابادی
kala در گویش گنابادی یعنی باغچه
-
کِلِّ
لهجه و گویش گنابادی
kelle در گویش گنابادی یعنی سر ، ابتدا ، آغاز ، اول
-
کُل
لهجه و گویش بختیاری
kol 1. کوتاه dom-kol>:دُم کوتاه> ؛ 2. کُند؛ 3. کنار، لب، لبه kol-e tanir>:لب تنور؛ kol-e češma:کنار چشمه> ؛ 4. همه kol-e honu ez mona>:تمام آنها مال من است> .
-
کُل
لهجه و گویش تهرانی
تنور کرسی
-
کَل
لهجه و گویش تهرانی
بز کوی نر بالغ
-
کَل
لهجه و گویش تهرانی
کربلایی:()ممد،()علی،()حسین
-
کَل
لهجه و گویش تهرانی
بز بی شاخ
-
کَل
لهجه و گویش تهرانی
کربلائی:کل حسین/ممد/علی
-
کَل
لهجه و گویش تهرانی
کچل
-
کُلّ
لهجه و گویش تهرانی
هر چهار طرف کرسی/کوتاه : مرغ دم کل =دم کوتاه .دست کل .سرکل= بیحجاب.
-
کل کل
فرهنگ فارسی معین
(کَ کَ) (اِ.) بیهوده گویی ، هرزه گویی .
-
کُل کُل
واژهنامه آزاد
قُل قُل، قُل قُل زدن