کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلی بگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
general works
آثار کلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] آثاری که جنبههای مختلف و گوناگون یک موضوع را بهطور کلی مورد بحث قرار میدهد
-
major modification
اصلاح کلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] انجام هرگونه تغییر در طراحی هواگَرد که در نتیجۀ آن دریافت گواهینامۀ جدید اجتنابناپذیر است، زیرا تغییر وزن و حدود گرانیگاه و استحکام سازه و کارایی و کارکرد منبع توان و مشخصههای پروازی و زیستمحیطی و صلاحیت پروازی آن باید تأیید شود
-
ارتباط کلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] ← ارتباط تام
-
bulk volume
حجم کلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] حجم مادۀ جامد که شامل حجم تخلخلهای باز و بسته نیز میشود
-
overall travel speed, journey speed
سرعت کلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سرعتی در قسمت مشخصی از راه که برابر است با مسافت آن قسمت تقسیم بر مدتزمان صرفشده
-
total order
ترتیب کلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← ترتیب خطی
-
جنده کلی
لغتنامه دهخدا
جنده کلی .[ ج َ دَ ک ُ ] (اِخ ) نام یکی از محلات چهاردانگه . رجوع به ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 167 شود.
-
جسم کلی
لغتنامه دهخدا
جسم کلی . [ ج ِ م ِ ک ُل ْ لی ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) همگی عالم جسمانی باشد. مؤلفان رسائل اخوان الصفا آرند: «اذا افاضت قوی النفس الکلیة الفلکیة الجسم الکلی الذی هو جملة العالم الجسمانی ». (از فرهنگ سجادی ).
-
تباین کلی
لغتنامه دهخدا
تباین کلی . [ ت َ ی ُ ن ِ ک ُل ْ لی ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) هرگاه نسبت بین دو مفهوم کلی چنان باشد که مفهوم یکی بر هیچ یک از مصادیق دیگری منطبق نگردد، آن نسبت را تباین کلی نامند مانند مفهوم انسان و سگ ومرجع تباین کلی به دو قضیه ٔ سالب...
-
دیاس کلی
لغتنامه دهخدا
دیاس کلی . [ ] (اِخ ) قلعه ای به آسیای صغیر و آن سابقاً از جلمه شهرهای بی تی نیه ٔ قدیم (در ترکیه آسیای صغیر) بوده است که در تاریخ ایران مکرر ذکری از آنان بمیان آمده است . «داس کی لی یون » اکنون قلعه ای است بنام دیاس کلی . (از تاریخ ایران باستان ج 3 ...
-
اعراض کلی
لغتنامه دهخدا
اعراض کلی . [ اَ ض ِ ک ُل ْ لی ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چیزهایی که هم موجود در موضوع و هم مقول بر موضوع وصفی باشد. مؤلف اساس الاقتباس آرد: بعد از این گویند: چیزها از چهارگونه خالی نباشد: یا هم موجود در موضوع و هم مقول بر موضوع باشد و آن اعراض کلی ب...
-
اندار کلی
لغتنامه دهخدا
اندار کلی . [ اَ ک ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش سوادکوه شهرستان شاهی با 350 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ تیجون و محصول آن برنج ، غلات ،نیشکر و عسل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
خان کلی
لغتنامه دهخدا
خان کلی . [ ] (اِخ ) قریه ای است که بفاصله ٔ 12500 گزی جنوب مشرق فیض آباد واقع و مربوط به حکومت اعلی بدخشان و متصل به جاده است . این ده بین خط 70 درجه و 41 دقیقه و 43 ثانیه ٔ طول البلد شرقی و خط 34 درجه و 37 دقیقه و 52 ثانیه ٔ عرض البلد شمالی قرار دا...
-
ترش کلی
لغتنامه دهخدا
ترش کلی . [ ت ُ ک َ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از بخش اترک شهرستان گنبدقابوس که در 6هزارگزی شمال داشلی برون و بر کنار رودخانه ٔ اترک ، نزدیک مرز ایران و شوروی سابق قرار دارد. قبل از وقایع شهریور عده ای در آنجا ساکن بودند و فعلاً در نواحی مختلف دشت متف...
-
کلي العلم
دیکشنری عربی به فارسی
واقف بهمه چيز