کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلیجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کلیجه
/kolije/
معنی
۱. جامهای که بین رویه و آستر آن پنبه دوخته باشند.
۲. نوعی نیمتنۀ بلند که دامن آن تا روی ران میرسد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلیجه
لغتنامه دهخدا
کلیجه . [ ک ُ ج ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان درجزین است که در بخش رزن شهرستان همدان واقع است و 174 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
کلیجه
لغتنامه دهخدا
کلیجه . [ ک ُج َ / ج ِ ] (اِ) جامه ٔ پنبه دار آجیده کرده . (ناظم الاطباء). جامه ٔ پنبه دار آجیده . کلیچه . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلیچه شود. || جامه ٔ نیم آستین کوتاه تر از قبا که در روی قبا پوشند. (ناظم الاطباء). قسمی لباس که بر روی دیگر جام...
-
کلیجه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کلیچه، کلچ› [منسوخ] kolije ۱. جامهای که بین رویه و آستر آن پنبه دوخته باشند.۲. نوعی نیمتنۀ بلند که دامن آن تا روی ران میرسد.
-
کلیجه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kolije = کلوچه
-
واژههای مشابه
-
کُلیجه
لهجه و گویش تهرانی
نیم تنه جلو باز و بدون یقه و آستین
-
دُم کِلیجَه
لهجه و گویش بختیاری
dom kelija دنبالچه، استخوان بیخِ دنبه گوسفند.
-
واژههای همآوا
-
کُلیجه
لهجه و گویش تهرانی
نیم تنه جلو باز و بدون یقه و آستین
-
جستوجو در متن
-
doublets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوبیت، لنگه، کلیجه، قرین، نوعی یل یا نیم تنه
-
doublet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوبل، لنگه، کلیجه، قرین، نوعی یل یا نیم تنه
-
ponchos
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پونچوس، کت بارانی، کلیجه امریکای جنوبی
-
جاتاغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) jātāq تختهای گرد و سوراخدار که بر سر ستون خیمه گذاشته میشود؛ کلیجۀ خیمه؛ بادریسه.
-
کلجه
لغتنامه دهخدا
کلجه . [ ک ُ ل َ ج َ / ج ِ ] (اِ) قسمی لباده و پالتو. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کلیجه . کلیچه . و رجوع به کلیجه و کلیچه شود. || جامه ٔ آستین کوتاهی که به روی قبا پوشند. (ناظم الاطباء).