کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلپ
لغتنامه دهخدا
کلپ . [ ک َ / ک َ پ َ ] (سانسکریت ، اِ) اصطلاحی نجومی است . بیرونی آرد: این روزهای است تمام که اندرو هر یکی از کواکب و اوجها و جوزهرهای ایشان را دورها تمام گردد بی کسر. و غرض اندرین ، آسانی یادداشتن است و بیرون آوردن جایگاهها و رفتنشان . و هر گروهی ا...
-
کلپ
لغتنامه دهخدا
کلپ . [ ک َ ل َ ] (اِ) منقار مرغان و جانوران . (انجمن آراء). منقار مرغ . (آنندراج ). منقار مرغان . (ناظم الاطباء). رجوع به کَلَب و کَلَفت شود. || گرداگرد دهان . (آنندراج ). کلب و گرداگرد دهان . (ناظم الاطباء). و رجوع به کَلَب شود.
-
کلپ
واژهنامه آزاد
چانه
-
واژههای مشابه
-
کِلَپْ
لهجه و گویش گنابادی
kelap در گویش گنابادی یعنی دندان ، دندان گرفتن ، دندان کندن و با دندان فشردن کسی یا چیزی
-
کلپ اهرگن
لغتنامه دهخدا
کلپ اهرگن . [ ک َ اَ هََ گ َ ] (سانسکریت ، اِ مرکب ) روزگار مدت کلپ را کلپ اهرگن خوانند یعنی جمله ٔ روزگار کلپ . (از التفهیم ص 146). آقای جلال الدین همایی در حاشیه ٔ التفهیم آرد: کلمه ٔ آهرگن مرکب از دو کلمه یکی آهر بمعنی روز مقابل رات بمعنی شب است و...
-
واژههای همآوا
-
کِلَپْ
لهجه و گویش گنابادی
kelap در گویش گنابادی یعنی دندان ، دندان گرفتن ، دندان کندن و با دندان فشردن کسی یا چیزی
-
جستوجو در متن
-
colp
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلپ
-
کلف
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) = کلب . کلپ : منقار مرغ .
-
کلف
لغتنامه دهخدا
کلف . [ ک َ ل َ ] (اِ) همان کلب یعنی منقار مرغ . (آنندراج ). منقار مرغان . (ناظم الاطباء). کلب . کلپ . منقار مرغ . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلپ شود.
-
کلب
لغتنامه دهخدا
کلب . [ ک َ ل ُ] (اِ) در هندی نام یک شبانروز برهمنی باشد و آن هزار سال است از طبیعت کل و تمام آن سی وشش شبانروز است . (برهان ) (آنندراج ). کلپ ... سانسکریت کلپا . مخفی نماند که صاحب برهان لفظ کلپ هندی بمعنی یک شبانروز برهمنی که هزار سال باشد و تمام آ...
-
کلپن
لغتنامه دهخدا
کلپن . [ ک َ پ َ ن َ ] (سانسکریت ، اِ) کلپن مرکب از دو کلمه است : یکی کل بمعنی وجود انواع در عالم و دیگری پن بمعنی فساد و بطلان آن و این کلمه مجموعاً بمعنی کون و فساد است . (از تحقیق ماللهند ص 185). و رجوع به کلپ و کلپ اهرگن شود.
-
کلنه
لغتنامه دهخدا
کلنه . [ ک ُ ن َ / ن ِ ] (اِ) منقار مرغان را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). همان کلپ یعنی منقار مرغان . (فرهنگ رشیدی ). شاید مصحف کلپه . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).