کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلوچه کوچک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلوچه کوچک
دیکشنری فارسی به عربی
مفرقع
-
واژههای مشابه
-
کلوچه پز
لغتنامه دهخدا
کلوچه پز. [ ک ُ چ َ / چ ِ پ َ ] (نف مرکب ) آنکه کلوچه پزد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کلوچه شود.
-
کلوچه پزی
لغتنامه دهخدا
کلوچه پزی . [ ک ُ چ َ / چ ِ پ َ ] (حامص مرکب ) کار و شغل کلوچه پز. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). عمل کلوچه پز. || (اِ مرکب ) دکان کلوچه پز. جایی که در آن کلوچه پزند و فروشند و رجوع به کلوچه و کلوچه پز شود.
-
کلوچه خشک
دیکشنری فارسی به عربی
بسکويت
-
کلوچه پز
دیکشنری فارسی به عربی
شواية
-
فر کلوچه پزی
دیکشنری فارسی به عربی
شواية
-
کلوچه گوشت پیچ
دیکشنری فارسی به عربی
فطيرة
-
کلوچه میوه دارپای
دیکشنری فارسی به عربی
فطيرة
-
قند و کلوچه
فرهنگ گنجواژه
شیرینی، دلچسب.
-
نُقل و کلوچه
فرهنگ گنجواژه
خوراکیهای شیرین.
-
یکجور کلوچه یاکماج (انگلیسی - ایرلند)
دیکشنری فارسی به عربی
کعکة
-
نان شیرین و پهن (مثل کلوچه)
دیکشنری فارسی به عربی
فطيرة
-
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
دیکشنری فارسی به عربی
فطيرة
-
کلوچه یا نان پخته شده در قالب های دو پارچه اهنی
دیکشنری فارسی به عربی
هراء