کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کلوب
/kolub/
معنی
۱. باشگاه.
۲. انجمن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
انجمن، باشگاه، کانون
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلوب
لغتنامه دهخدا
کلوب . [ ک َل ْ لو ] (ع اِ) مهماز. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). مهمیز. (ناظم الاطباء). || اره . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || انگشت شور. (مهذب الاسماء). انبر و کلبتان . (ناظم الاطباء). آهنی سر کج و گویند چوبی با سری خمی...
-
کلوب
لغتنامه دهخدا
کلوب . [ ک ُ ] (اِ) بمعنی کالبد و قالب باشد. (برهان ) (آنندراج ). شکل و قالب و کالبد. (ناظم الاطباء). مصحف و مبدل کالبد (قالب ). (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
-
کلوب
لغتنامه دهخدا
کلوب . [ ک ُ ] (فرانسوی / انگلیسی ، اِ) باشگاه . انجمن . (فرهنگ فارسی معین ). باشگاه . جشنگاه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
کلوب
لغتنامه دهخدا
کلوب . [ ک ُل ْ لو ] (ع اِ) انبر آهنگرکه بدان آهن گرم رامی گیرند. (غیاث ). ماشه . انبر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کَلّوب شود.
-
کلوب
واژگان مترادف و متضاد
انجمن، باشگاه، کانون
-
کلوب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: club] [قدیمی] kolub ۱. باشگاه.۲. انجمن.
-
کلوب
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ فر. ] (اِ.) باشگاه ، انجمن ، کانون .
-
واژههای مشابه
-
ژکه کلوب
لغتنامه دهخدا
ژکه کلوب . [ ژُ ک ِ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) کلمه ای است انگلیسی و دخیل در زبان فرانسه بمعنی کانون و محل اجتماع سوارکاران . و آن در آغاز جمعیتی بود که بسال 1833 م . برای اصلاح نژاد اسب پدید آمد.
-
جستوجو در متن
-
underclub
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیر کلوب
-
کلوپ
لغتنامه دهخدا
کلوپ . [ ک ُ ] (فرانسوی / انگلیسی ، اِ) رجوع به کلوب شود.
-
glee club
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باشگاه شادی، کلوب یا باشگاه اواز و سرود
-
sorority
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صلاحیت، خواهری، انجمن های خیریه یا کلوب نسوان
-
sororities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همسران، خواهری، انجمن های خیریه یا کلوب نسوان