کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلنجک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کلنجک
/kolanjak/
معنی
= خرچنگ
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلنجک
لغتنامه دهخدا
کلنجک . [ ک ُ ل َج َ / ک ِ ل ِ ج َ ] (اِ) خرچنگ را گویند و عربان سرطان خوانند. (برهان ) (آنندراج ). خرچنگ و سرطان . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلنجار شود.
-
کلنجک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] kolanjak = خرچنگ
-
جستوجو در متن
-
گل بی فرمان
لغتنامه دهخدا
گل بی فرمان .[ گ ُ ل ِ ف َ ] (اِ مرکب ) یک قسم گلی سرخ رنگ که در مرغزار میروید. گل شقایق . (از ناظم الاطباء). گل قرمزی است که در مرغزارها روید و آنرا در ترکی گلی کلنجک ودر عربی شقایق النعمان نامند. (شعوری ج 2 ورق 323).
-
کلنجار
لغتنامه دهخدا
کلنجار. [ ک ِ ل ِ ] (اِ) به معنی خرچنگ باشد که به زبان عربی سرطان گویند. (از برهان ) (از آنندراج ). خرچنگ و سرطان . (ناظم الاطباء). در شیراز کِرِنجال به معنی خرچنگ است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به کلنجک شود.- کلنجار رفتن با کسی یا چیزی ؛ ...