کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلر باقی ماندۀ آزاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کُلُّر
لهجه و گویش بختیاری
kollor زمینى که محصول آن را تازه چیده باشند.
-
available chlorine
کلر دردسترس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] سنجهای برای بیان توان اکسیدکنندگی انواع هیپوکلریتها و دیگر مواد با منشأ کلر که در مقایسه با عنصر کلر مشخص میشود
-
chlorine dose
چندۀ کلر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مقدار کلر افزودهشده به یک مایع که معمولاً برحسب میلیگرم در لیتر بیان میشود
-
جا کُلُر
لهجه و گویش بختیاری
jâ-kolor زمینى که کشت آن چیده شده است.
-
combined chlorine residual
کلر باقیماندۀ ترکیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بخشی از کلر باقیمانده در آب یا فاضلاب پس از طی زمان تماس لازم که بهصورت ترکیب با آمونیاک یا سایر مشتقات کلر موجود باشد
-
chlorine contact chamber
حوضچۀ تماس کلر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] واحدی از تصفیهخانه که در آن آب یا فاضلاب را با کلر گندزدایی میکنند متـ . حوضچۀ کلرزنی
-
جستوجو در متن
-
amino acid residue
ماندۀ آمینواسید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی، شیمی، مهندسی بسپار] آنچه بعد از ترکیب دو یا چند آمینواسید برای تشکیل پپتید از هر آمینواسید باقی میماند
-
loose end
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایان آزاد، انتهای تاریانخ، سر ازاد نخ، چیز استفاده نشده، انتهای شل هر چیزی، ته مانده، باقی مانده
-
استسعاء
لغتنامه دهخدا
استسعاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) کار کردن خواستن . (تاج المصادر بیهقی )(زوزنی ) (منتهی الارب ). کار کردن فرمودن عبد مکاتب را تا بدان زر باقی کتابت خود را ادا کرده آزاد گردد.(منتهی الارب ). بنده را بکسب داشتن تا بکسب خود آزادی خویش بازخرد. || طلب سعی و شتا...
-
اعین
لغتنامه دهخدا
اعین .[ اَ ی َ ] (اِخ ) ابن سنبس . پدر زرارةبن اعین . (از رجال معروف رواة شیعه ) غلامی رومی مردی از بنی شیبان بود و قرآن آموخته و مولای او، وی را آزاد کرده بود و خواست او را داخل نسب خویش کند. لیکن او راضی نشد و بهمان ولاء بنی شیبان باقی ماند. (الفهر...
-
نرم افزار آزاد
واژهنامه آزاد
نرمافزار آزاد درباره آزادی است، نه قیمت. برای درک بهتر باید به معنای آزاد در آزادی بیان فکر کنید، نه در نوشیدنی مجانی. نرمافزار آزاد در مورد آزادی کاربران برای اجرا، کپی، توزیع، بررسی، تغییر و بهبود دادن نرمافزار میباشد. بطور دقیقتر نرمافزار آز...
-
ترانس
لغتنامه دهخدا
ترانس . [ ت ِ ] (اِخ ) یکی از شعرای فکاهی سرای لاتینی که در سال 190 ق .م . در کارتاژ متولد شد. وی ابتدا برده ای بیش نبود و سپس آزاد گشت . او هم مانندپلوت از نویسندگان یونان ، خصوصاً از مناندر پیروی میکرد. شش اثر کمدی که از وی باقی مانده عبارتند از: ل...
-
باقی
لغتنامه دهخدا
باقی . (اِخ ) عبدالباقی صوفی تبریزی . (دانشمندان آذربایجان ص 144). از فضلای زمان خود و در نگارش خط ثلث مسلم بود،... با شاه عباس صفوی معاصر و در وقت بنیاد مسجد جامع جدید عباسی شاه مغفور بجهت نوشتن کتابه ٔ مسجد او را از بغداد باصفهان طلبید، سید بسبب اس...
-
غمگن
لغتنامه دهخدا
غمگن . [ غ َ گ ِ ] (ص مرکب ) مخفف غمگین . با غم و اندوه . صاحب غم . محزون . رجوع به غم و غمگین شود : ای آنکه غمگنی و سزاواری وندر نهان سرشک همی باری . رودکی .هر آنجا که ویران بد آباد کرددل غمگنان از غم آزاد کرد. فردوسی .برون کرد باید ز دلها نهیب گزید...