کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلرید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کلرید
/kolorid/
معنی
هریک از نمکهای اسید هیدروکلریک؛ کلرور.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلرید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: chloride] (شیمی) kolorid هریک از نمکهای اسید هیدروکلریک؛ کلرور.
-
واژههای مشابه
-
chloride-induced stress-corrosion cracking, CISCC
تَرَکخوردگی خوردگی ـ تنشی کلرید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی ترکخوردگی خوردگی ـ تنشی ناشی از پیل غلظتی کلرید که در صورت وجود توأمان تنش کششی و محلول کلریدی رخ میدهد
-
جستوجو در متن
-
subchloride
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیر کلرید
-
chlorites
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلرید
-
chloride
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلرید
-
chloridated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلرید شده
-
chloridize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلرید شدن
-
chlorides
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلرید
-
prechloric
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش کلرید
-
chlorize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلرید
-
chlorider
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلرید
-
chlorid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلرید
-
chlorinity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلرید