کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کلر
/kolor/
معنی
عنصر غیرفلزی گازی از گروه هالوژنها به رنگ زرد، با بوی تند و زننده که در تهیۀ داروها، موادگندزدا، حشرهکشها و تصفیۀ آب به کار میرود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلر
لغتنامه دهخدا
کلر. [ ک َ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کهنه فرود است که در بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع است و 201 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کلر
لغتنامه دهخدا
کلر. [ ک ُ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حیات داود است که در بخش گناوه ٔ شهرستان بوشهر واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
کلر
لغتنامه دهخدا
کلر. [ کْل ُ / ک ُ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) یکی از عناصر و علامت اختصاری آن در شیمی «Cl» است و در حرارت عادی بصورت گاز و به رنگ مایل به سبز و بوی آن قوی و خفه کننده است و آن را از الکترولیز کردن (تجزیه ٔ الکتریکی ) نمک طعام (کلرور دو سدیم ) بدست می آورند...
-
کلر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: chlore] (شیمی) kolor عنصر غیرفلزی گازی از گروه هالوژنها به رنگ زرد، با بوی تند و زننده که در تهیۀ داروها، موادگندزدا، حشرهکشها و تصفیۀ آب به کار میرود.
-
کلر
فرهنگ فارسی معین
(کُ لُ) [ فر. ] (اِ.) گازی است سمّی به رنگ زرد مایل به سبز با بوی تند و خفه کننده که در آب قابل حل است ، علامت شیمیایی آن CL است .
-
واژههای مشابه
-
کُلُّر
لهجه و گویش بختیاری
kollor زمینى که محصول آن را تازه چیده باشند.
-
available chlorine
کلر دردسترس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] سنجهای برای بیان توان اکسیدکنندگی انواع هیپوکلریتها و دیگر مواد با منشأ کلر که در مقایسه با عنصر کلر مشخص میشود
-
chlorine dose
چندۀ کلر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مقدار کلر افزودهشده به یک مایع که معمولاً برحسب میلیگرم در لیتر بیان میشود
-
جا کُلُر
لهجه و گویش بختیاری
jâ-kolor زمینى که کشت آن چیده شده است.
-
residual chlorine, chlorine residual
کلر باقیمانده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مقدار کلر آزاد یا قابلدسترسی که پس از سپری شدن زمان تماسِ تعیینشده در شرایط معین باقی میماند
-
free chlorine residual
کلر باقیماندۀ آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بخشی از کلر باقیمانده در آب یا فاضلاب پس از طی زمان تماس لازم که بهصورت گاز محلول یا هیپوکلرواسید یا یون هیپوکلرید موجود باشد
-
combined chlorine residual
کلر باقیماندۀ ترکیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بخشی از کلر باقیمانده در آب یا فاضلاب پس از طی زمان تماس لازم که بهصورت ترکیب با آمونیاک یا سایر مشتقات کلر موجود باشد
-
chlorine contact chamber
حوضچۀ تماس کلر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] واحدی از تصفیهخانه که در آن آب یا فاضلاب را با کلر گندزدایی میکنند متـ . حوضچۀ کلرزنی