کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلب حصاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلب حصاری
لغتنامه دهخدا
کلب حصاری . [ ک َ ح َ ] (اِخ ) دهی از دهستان خدابنده لو است که در بخش قروه ٔ شهرستان سنندج واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
واژههای مشابه
-
کَلْبِ
فرهنگ واژگان قرآن
سگ
-
کَلْب
لهجه و گویش گنابادی
kalb در گویش گنابادی کلب به معنای دیوانه ، مختل المشاعر ، نادان ، سفیه ، بی خرد ، خنگ و احمق است.
-
کلب اصغر
لغتنامه دهخدا
کلب اصغر. [ ک َ ب ِ اَ غ َ ] (اِخ ) صورتی از صورتهای فلکی که آن را بر مثال سگی کوچک تر از کلب اکبر توهم کنند و کواکب آن هفت (یا چهارده ) است و یکی از آنها شعرای شامی یا غمیصا است که کوکبی روشن از قدر اول است . یکی از صور جنوبی فلک که بصورت سگی جهنده ...
-
کلب اکبر
لغتنامه دهخدا
کلب اکبر. [ ک َ ب ِ اَ ب َ ] (اِخ ) نام دیگر صورت نهر است از صورت جنوبی فلکی قدماء. (مفاتیح العلوم ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نام صورتی از صورت فلکیه از ناحیت جنوبی که بر مثال سگی توهم کنند و کواکب آن هیجده است و بیرون از صورت یازده کوکب و از کواک...
-
کلب کندی
لغتنامه دهخدا
کلب کندی . [ ک َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهار اویماق است که در بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع است و 225 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
کلب کندی
لغتنامه دهخدا
کلب کندی . [ ک َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قوریچای است که در بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع است و 475 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
کلب الروم
لغتنامه دهخدا
کلب الروم . [ ک َ بُرْ رو ] (ع اِ مرکب ) عنوانی بر امپراطوران روم شرقی . عظیم الروم . طاغیة الروم : و قیصر را عظیم الروم و طاغیة الروم و کلب الروم خوانند. (بیان الادیان ص 31).شوری انگیخت ظاهر و معلوم بیمش از بر و بوم کلب الروم . سنائی (یادداشت ایضاً)...
-
Canis Minor, CMi, Little Dog
کلب اصغر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی کوچکی در استوای آسمان، شامل فقط دو ستارۀ بارز که به شکل سگ کوچکی تصور میشود
-
Canis Major, CMa, Great Dog
کلب اکبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورتی فلکی در نیمکرۀ جنوبی آسمان که پرنورترین ستارۀ شب، شِعرای یمانی، در آن قرار دارد و به شکل سگ بزرگی تصور میشود
-
هبکات کلب
لغتنامه دهخدا
هبکات کلب . [ هَُ ب َ ت ُ ک َ ] (اِخ )نام چند آب مر کلب را. (ناظم الاطباء). چند آب است کلب را. (منتهی الارب ). آبهایی از بنی کلب . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة) (تاج العروس ) (معجم البلدان ).
-
کلب اصغر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . اَ غَ) [ ع . ] (اِمر.) سگ کوچک . یکی از صورت های فلکی جنوبی است که به شکل سگ کوچکی فرض شده است و ستارة معروف آن شعرای شامی یا غمیصاء می باشد.
-
کلب اعظم
فرهنگ فارسی معین
( ~ . اَ ظَ) [ ع . ] (اِمر.) سگ بزرگ . یکی از صورت های فلکی جنوبی که به شکل سگ بزرگی فرض شده است و ستارة پُر نور و معروف آن شعرای یمانی یا تیشتر است .
-
کلب اکبر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . اَ بَ) نک کلب اعظم .