کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلب الاسکيمو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ام کلب
لغتنامه دهخدا
ام کلب . [ اُم ْ م ِ ک َ ] (ع اِ مرکب ) درخت کوچک خارداری است . (از اقرب الموارد). درختی است کوهی برگش مانند برگ بید است . (آنندراج ) (از مهذب الاسماء). برگ درخت آن و گل آن زرد باشدو ببرگ بید ماند و در چشم نیکو نماید و بوی آن بغایت کریه و گنده بود و ...
-
حزن کلب
لغتنامه دهخدا
حزن کلب . [ ح َ ] (اِخ ) یکی از حزون ثلاثه ٔ معروف بلاد عرب است از آن بنی قضاعة. (معجم البلدان ).
-
کلب الصيد
دیکشنری عربی به فارسی
سگ شکاري , سگ تازي , ادم منفور , باتازي شکار کردن , تعقيب کردن , پاپي شدن
-
Epsilon Canis Majoris
اپسیلون کلب اکبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ← عَذارا
-
ده کلب علی
لغتنامه دهخدا
ده کلب علی . [ دِه ْک َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چادگان بخش داران شهرستان فریدن . واقع در 34هزارگزی جنوب خاور داران . دارای 298 تن سکنه می باشد. آب آن از چشمه تأمین می شود. راه آن فرعی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
کائید کلب علی
لغتنامه دهخدا
کائید کلب علی . [ ک َ ب ِ ع َ] (اِخ ) مؤلف مجمل التواریخ آرد: در ناحیه ٔ بروجردکائید کلب علی نام شخص بی نام و نشان در آن اوان با جمعی از متجنده و اوباش یکدل و یک زبان گشته ، بتاخت و تاز محالات و نهب و غارت مسافرین دست تعدی از آستین بی قباحتی برآورده...
-
کلب صيد الثعالب
دیکشنری عربی به فارسی
تازي مخصوص شکار روباه
-
جستوجو در متن
-
پوست دار
دیکشنری فارسی به عربی
کلب الاسکيمو
-
نیرومند ودرشت هیکل
دیکشنری فارسی به عربی
کلب الاسکيمو
-
خشک
دیکشنری فارسی به عربی
جاف , عطشان , قاحل , کلب الاسکيمو , متفتت , ملخص