کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کلبه ییلا قی
دیکشنری فارسی به عربی
شاليه
-
در کلبه زندگی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
کوخ
-
واژههای همآوا
-
کلبط
لغتنامه دهخدا
کلبط. [ ] (اِ) در دو شاهد زیر ظاهراً بمعنی نوعی زورق و سفینه و کرجی آمده است : و چند روز به جهت تدارک سفر استرآباد... بالضروره به سفاینی چند بایست حمل و به همعنانی لشکر از دریا نقل شود به تجهیز جهازات و ترتیب کلبط ها وکشتی ها در دشت توقف نمود. (تاریخ...
-
جستوجو در متن
-
cottages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلبه ها، کلبه، خانه روستایی
-
cottager
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلبه چوبی، روستایی، کلبه نشین
-
شاليه
دیکشنری عربی به فارسی
کلبه ياالونک چوبي , کلبه ييلا قي
-
chalets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چترهای، کلبه ییلاقی، کلبه یاالونک چوبی
-
hutches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلبه ها، قفس، کلبه، جعبه، صندوق، خانه کوچک
-
بنگالو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← کلبه
-
whar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلبه
-
سگ ماده
دیکشنری فارسی به عربی
کلبة
-
قر زدن
دیکشنری فارسی به عربی
کلبة
-
کولاد
واژهنامه آزاد
کلبه
-
huts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کلبه ها، کلبه، کاشانه، خانه کوچک، خانه رعیتی، الونک، خانه تابستانی، سپنج، در کلبه جا دادن