کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلاهک ریل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلاهک ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← تاج ریل
-
واژههای مشابه
-
reentry vehicle, RV
کلاهک بازآ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] کلاهکی که در مرحلۀ آخر پرواز موشک در مسیر بالستیکی (ballistic) رها میشود
-
fairwater, propeller cap, fairwater cone, fairwater cap
کلاهک پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سرپوشی مخروطی که برای تسهیل جریان آب در اطراف پروانه بر روی مهرۀ پروانه بسته میشود
-
capacitance hat
کلاهک خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شبکهای سیمی که برای افزایش پهنای نوار یا کاهش بسامد تشدید، آن را روی آنتن قرار میدهند
-
warhead mating
کلاهکگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نصب کلاهک به بدنۀ موشک یا اژدر یا هواپیما
-
broach warhead
کلاهک نفوذگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی بمب یا موشک با دو کلاهک بههمپیوسته برای نفوذ به بدنۀ زره یا سازۀ مستحکم
-
ice cap
کلاهک یخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، علوم جَوّ] پوششی گنبدیشکل یا بشقابمانند از یخ و برف دائمی که پهنۀ چکادی کوهستانی را میپوشاند بهگونهایکه هیچ قلهای از آن بیرون نیاید؛ این پوشش تحت تأثیر وزن خود در تمام جهتها گسترده میشود و مساحتی کمتر از پنجاههزار کیلومتر م...
-
polar-cap ice, polar ice2
یخ کلاهک قطبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یختود مناطق مرکزی اقیانوس شمالگان
-
reef cap
کلاهک آبسنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] نهشتهای از آبسنگهای فسیلی که یک جزیره یا کوه را میپوشاند
-
maneuverable reentry vehicle, MaRV
کلاهک بازآی جولانپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] کلاهکی که قادر به جولانِ ازپیشطرحریزیشده در حین پرواز در مرحلۀ بازورود است
-
multiple independent reentry vehicle, MIRV
کلاهک بازآی مستقل چندگانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعهای از وسایل بازگشتی که هریک دارای چند کلاهک است و در یک موشک بالستیک حمل میشود
-
fragmentation warhead
کلاهک ترکشزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] کلاهکی که پس از انفجار، اشیای جامد و ریزی از آن رها میشود و باعث انهدام یا آسیب هدف میشود
-
floating-cap plate, valve plate, valve tray
سینی کلاهکشناور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] سینی دارای سوراخهای بزرگ که پوشیده از کلاهکهای متحرکی است که در داخل لایۀ مایع غوطهورند و با افزایش فشار بخار بالا میروند
-
ice-cap climate
اقلیم کلاهک یخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اقلیم مناطق کلاهک یخی جهان که دمای آن به اندازهای پایین است که یخکاست آن هرگز بیش از انباشت سالانۀ یخ و برف آن نیست متـ . اقلیم یخبندان frost climate اقلیم یخبندان دائمی perpetual frost climate