کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلاهو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کلاهو
/kalāhu/
معنی
=کلاکموش
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلاهو
لغتنامه دهخدا
کلاهو. [ ک َ ] (اِ) کلاوه . (فرهنگ فارسی معین ). موش صحرائی در تداول مردم خراسان . و رجوع به کلاوو شود.
-
کلاهو
لغتنامه دهخدا
کلاهو. [ک َ ] (اِ مرکب ) نوعی از آهوی بی شاخ باشد. (برهان ) (فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (آنندراج ). از کل + آهو. آهوی بی شاخ . کل . توضیح اینکه عادةً مراد از کل و کلاهو آهوی نر بدون شاخ است ولی در تقسیم بندی نشخوارکنندگان آهوانی که در دسته ٔ کل ها ...
-
کلاهو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] kalāhu =کلاکموش
-
جستوجو در متن
-
کلاوو
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (اِ.) = کلاهو: گونه ای موش که اندام های خلفیش نسبت به اندام های قدامی دارای رشد جالب توجهی هستند و از این جهت آن را موش دو پا نیز گویند. و در صحاری و مزارع فراوان است .
-
کلاکوی
لغتنامه دهخدا
کلاکوی . [ ] (اِ) مرحوم دهخدا در یادداشتی آرند: «در بیت ذیل عمعق آیا کلاهوی است ، در شاهنامه دیده شود.آیا کلاهوی اعور بوده ؟»خری زیر من چون خبز دوک لیکن بر او من چنان چون کلاکوی اعور . عمعق (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).شاید این کلمه مصحف کاغو یاکلاوو ...
-
کلاوو
لغتنامه دهخدا
کلاوو. [ ک َ ] (اِ) نوعی از موش صحرائی است . (برهان ) (ناظم الاطباء). موش دشتی . موش بیابانی . (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). گونه ای موش که اندامهای خلفیش نسبت به اندامهای قدامی دارای رشد جالب توجهی هستند و از این جهت آن را موش دوپا نیز گویند. بعلت قوی...