کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلاف 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bundle
کلاف 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
جستوجو در متن
-
skein
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکین، کلاف، دسته، کلاف نخ یا پشم، هر چیزی شبیه کلاف پیچیدن
-
skeins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رشته ها، کلاف، دسته، کلاف نخ یا پشم، هر چیزی شبیه کلاف پیچیدن
-
کلابه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kalābe =کلاف
-
hank
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هانک، کلافه، کلاف، قلاب، حلقه، قرقره، ماسوره، طعمه شکار، کلاف کردن
-
Hanks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هانک، کلافه، کلاف، قلاب، حلقه، قرقره، ماسوره، طعمه شکار، کلاف کردن
-
hanked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hanked، کلاف کردن
-
hanking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هک کردن، کلاف کردن
-
نخ کلافه
لغتنامه دهخدا
نخ کلافه . [ ن َ خ ِ ک َ ف َ / ف ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نخ کلاف . رجوع به نخ کلاف و کلاف و کلافه شود.
-
کلفه
واژهنامه آزاد
کَلْفَه= کلاف، توپی از نخ
-
کلافه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه، مجاز] kalāfe ۱. بیتاب؛ سردرگم.۲. = کلاف〈 کلافه شدن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز] مانند کلاف سردرگم شدن؛ سرگشته شدن؛ گیج شدن.〈 کلافه کردن: (مصدر متعدی) [عامیانه، مجاز] کسی را مانند کلاف سردرگم کردن؛ گیج کردن؛ سرگشته ساختن.
-
clewing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمیز کردن، گلوله کردن، بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
-
clued
دیکشنری انگلیسی به فارسی
clued، گلوله کردن، بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
-
clewed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاک شده، گلوله کردن، بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن