کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلاف بُرداری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
vector bundle
کلاف بُرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] کلافی موضعاً بدیهی که تارهای آن فضاهای بُرداری یکریختاند
-
واژههای مشابه
-
کلاف، کلاف کشی
لهجه و گویش تهرانی
چارچوب سر دیوار اتاق تالار
-
کلاف کردن
لغتنامه دهخدا
کلاف کردن . [ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیچیدن با تنکه ٔ آهن . کلافه کردن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). و رجوع به کلاف شود.
-
bull block
قرقرۀ کلاف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قرقرۀ اصلیِ دکلِ داربَر در بینهبَری نیمهمعلق
-
bundle
کلاف 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
rib 5, side 1
کلاف 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دیواره یا دیوارههای عمودی بین صفحۀ زیر و صفحۀ صوتی در زهصداهایی مثل ویلن و سنتور
-
warped strop, selvagee spunyarn
کلاف 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حلقهای که از کنار هم گذاشتن چند رشتۀ طناب و قیراندود کردن و به هم بستن آنها به شیوۀ خفت قیطانی ساخته میشود
-
coil coating
کلافپوشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] کشیدن پوشش بر سطح کلاف و پختن آن در کوره، چنانکه کلاف در آغاز این عملیات باز و در پایان جمع شود
-
tangent bundle
کلاف مماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] برای یک خمینۀ هموار، اجتماع مجزای فضاهای مماس بر خمینۀ مفروض در همۀ نقطههای آن
-
نخ کلاف
لغتنامه دهخدا
نخ کلاف . [ ن َ خ ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نخی که به شکل کلافه تا کرده و پیچیده شده است . مقابل نخ گروهه و نخ عمامه . رجوع به کلاف و کلافه شود.
-
کلاف،کلافه
لهجه و گویش تهرانی
دسته خامه قالی
-
کلاف سر درگم
لهجه و گویش تهرانی
کار در هم پیچیده