کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلاغ پیسه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پای کلاغ
لغتنامه دهخدا
پای کلاغ . [ ی ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قازایاغی . اطریلال . || قلم چرا. (غیاث اللغات ). خطی بغایت زشت . قلم انداز.
-
پنجه کلاغ
لغتنامه دهخدا
پنجه کلاغ . [ پ َ ج َ / ج ِ ک َ ] (اِ مرکب ) غازایاغی . سبزیی است صحرائی که در آشها کنند. رجوع به آطریلال شود. || قسمی دوختن . زینتی شبیه به پنجه .
-
چاله کلاغ
لغتنامه دهخدا
چاله کلاغ . [ ل َ ک َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان طیبی سرحدی بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان که در 7 هزارگزی شمال خاوری قلعه ٔ رئیسی واقع شده و 35 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
چنگ کلاغ
لغتنامه دهخدا
چنگ کلاغ . [ چ ُ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین رخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه . در بیست هزارگزی شمال خاوری کدکن و هفت هزارگزی خاور کال چغوکی . در دامنه قرار دارد. معتدل است و 159 تن سکنه دارد. فارسی زبانند. آب آن از قنات مشروب میشود. محصولش ،...
-
نان کلاغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] nānkalāq = پنیرک
-
کِلاْغ سُوْز
لهجه و گویش گنابادی
kelaghsouwz در گویش گنابادی یعنی زاغ ، زاغچه ، کلاغی با جثه کوچکتر از کلاغ های معمولی و رنگ سبز در بدن با دم سیاه و سر سیاه
-
کلاغ جاری
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: qelaǰera / qâǰa طاری: qarqaraǰa طامه ای: qâǰa / qelâǰâre طرقی: qâǰa کشه ای: qâǰa نطنزی: qâǰa
-
کلاغ زاغی
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: --------- طاری: --------- طامه ای: --------- طرقی: qölâsiyâ کشه ای: --------- نطنزی: ---------
-
صدای کلاغ
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: qarqar طاری: qârqâr طامه ای: qarqar طرقی: qârqâr کشه ای: qârqâr نطنزی: qârqâr
-
مث کلاغ
لهجه و گویش تهرانی
پرسر وصدا
-
کلاغ پرسوخته
لهجه و گویش تهرانی
بد بخت
-
کلاغ پر
لهجه و گویش تهرانی
آجر چینی تیغه سه دیوار
-
کلاغ جارک
واژهنامه آزاد
(اصفهان، سده لنجان) همان کلاغ جاری است.
-
تنگ کلاغ پر
فرهنگ فارسی معین
( ~ . کَ. پَ) (ق مر.) (عا.) آخر شب ، نزدیکی های صبح .
-
تنگ کلاغ پر
لغتنامه دهخدا
تنگ کلاغ پر. [ ت َ گ ِ ک َ پ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نزدیک روشن شدن صبح . آخر شب قماربازان ، آنگاه که کلاغ به پرواز آید. نزدیکی های صبح . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || تنگ غروب . (فرهنگ عامیانه ٔ جمالزاده ). رجوع به تنگ غروب و تنگ و دیگر ترکیبها...