کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلاس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کلاس
/kelās/
معنی
۱. هر یک از اتاقهای مدرسه، آموزشگاه، یا دانشگاه؛ اتاق درس.
۲. هر دورۀ یکساله از تحصیل در دبستان، مدرسۀ راهنمایی، و دبیرستان یا هنرستان.
۳. هر جلسۀ درس که در آن مهارت یا فن خاصی آموزش داده میشود.
۴.منزلت و شٲن اجتماعی کسی، گروهی، یا مؤسسهای: کلاس پدرش پایین بود.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. پایه، دانشپایه
۲. رده، رسته، صف، صنف، طبقه
۳. اطاقدرس
۴. درجه، طبقه، مرتبه
برابر فارسی
دانشپایه
فعل
بن گذشته: کلاس گذاشت
بن حال: کلاس گذار
دیکشنری
lessons, schoolroom, subject
-
جستوجوی دقیق
-
کلاس
لغتنامه دهخدا
کلاس . [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان رودقات است که در بخش مرکزی شهرستان مرند واقع است 278 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
کلاس
لغتنامه دهخدا
کلاس . [ ک َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای 7 گانه ٔ بخش سردشت شهرستان مهاباد است .این دهستان در قسمت خاوری بخش واقع و از شمال به دهستان گورک سردشت و از جنوب به دهستان باسک و از خاوربه دهستان نماشیر بانه و از باختر به دهستان بریاچی محدود است . موقعیت ...
-
کلاس
لغتنامه دهخدا
کلاس . [ ک َل ْ لا ] (ع ص ) نیک برنده .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). نیک برنده از شمشیر و جز آن . (ناظم الاطباء). || صاحب کِلس (آهک ) و فروشنده ٔ آن . (از اقرب الموارد).
-
کلاس
لغتنامه دهخدا
کلاس . [ کْلا / ک ِ ] (فرانسوی ، اِ) کلمه ٔفرانسوی هر یک از شعبه های مدرسه که شاگردان آن هم قوه و همدرس در یک اطاق درس می خوانند. اطاق درس دسته ای از شاگردان مدرسه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- همکلاس ؛ هر فردی که با جمعی در یک اطاق درس می خوانند....
-
کلاس
واژگان مترادف و متضاد
۱. پایه، دانشپایه ۲. رده، رسته، صف، صنف، طبقه ۳. اطاقدرس ۴. درجه، طبقه، مرتبه
-
کلاس
فرهنگ واژههای سره
دانشپایه
-
کلاس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: classe] kelās ۱. هر یک از اتاقهای مدرسه، آموزشگاه، یا دانشگاه؛ اتاق درس.۲. هر دورۀ یکساله از تحصیل در دبستان، مدرسۀ راهنمایی، و دبیرستان یا هنرستان.۳. هر جلسۀ درس که در آن مهارت یا فن خاصی آموزش داده میشود.۴.منزلت و شٲن اجتماعی کسی...
-
کلاس
فرهنگ فارسی معین
(کِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - درجه ، مرتبه . 2 - اتاق درس . 3 - سال تحصیلی . 4 - (عا.) طبقة اجتماعی .
-
واژههای مشابه
-
هم کلاس
لغتنامه دهخدا
هم کلاس . [ هََ ک ِ ] (ص مرکب ) (از: هم ، فارسی + کلاس ، فرانسوی ) در فارسی یعنی دو شاگرد مدرسه که در یک پایه از تحصیل اند و مواد درسی آنان مساوی است و به خصوص که در یک اطاق (کلاس ) درس خوانند.
-
هم کلاس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. فرانسوی] hamkelās دو یا چند شاگرد که در یک کلاس درس بخوانند.
-
کِرت و کِلاس
فرهنگ گنجواژه
لاسیدن و خنده.
-
جستوجو در متن
-
homerooms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
homerooms، کلاس درس، کلاس
-
home room
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اتاق خانه، کلاس درس، کلاس