کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلابی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کلابی
لغتنامه دهخدا
کلابی . [ ک ُل ْ لا ] (اِخ ) رجوع به ابن کلاب شود.
-
واژههای مشابه
-
ابوادهم کلابی
لغتنامه دهخدا
ابوادهم کلابی .[ اَ اَ هََ م ِ ک ِ ] (اِخ ) نام یکی از فصحای عرب .
-
حسین کلابی
لغتنامه دهخدا
حسین کلابی . [ ح ُ س َ ن ِ ک ِ ] (اِخ ) ابن عبدالرحیم بن ولیدبن عثمان بن جعفر کلابی معروف به ابن ابی الزلازل شاعر لغت شناس عرب . او راست : «انواع الاسجاع ». وی در رمضان 354 هَ . ق . 965/ م . درگذشت . (معجم المؤلفین ازالوافی بالوفیات ج 11 ص 89) (معجم...
-
ربیعه ٔ کلابی
لغتنامه دهخدا
ربیعه ٔ کلابی . [ رَ ع َ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) ابوموسی از طریق ابومسلم کجی و از قول داود از وی روایتی نقل کرده است . رجوع به الاصابة ج 1 قسم 4 شود.
-
سرحد کلابی
لغتنامه دهخدا
سرحد کلابی . [ س َ ح َ ؟ ] (اِخ ) دهی است و در هفت فرسخ و نیم میانه ٔ شمال و مشرق کازرون است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
جستوجو در متن
-
ابوعثمان
لغتنامه دهخدا
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) ابوضمضم کلابی . سعیدبن ضمضم . رجوع به ابوضمضم کلابی ... شود.
-
ابوزیاد
لغتنامه دهخدا
ابوزیاد. [ اَ ] (اِخ ) کلابی . رجوع به ابوزیاد اعرابی شود.
-
عنبسة
لغتنامه دهخدا
عنبسة. [ عَم ْ ب َ س َ ] (اِخ ) ابن غنیم کلابی . رجوع به ابوغنیم شود.
-
عمرو
لغتنامه دهخدا
عمرو. [ ع َم ْرْ ] (اِخ ) ابن عاصم کلابی . رجوع به ابوعثمان شود.
-
خدار
لغتنامه دهخدا
خدار. [ خ ُ ] (اِخ ) نام اسپ قتال کلابی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
کودر
لغتنامه دهخدا
کودر. [ ک َ دَ ] (اِخ ) پادشاهی است یا عریفی بود مر مهاجرین عبداﷲ کلابی را. (منتهی الارب ). نام پادشاهی و یا سرداری . (ناظم الاطباء).
-
حسین
لغتنامه دهخدا
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن ابوالزلال . رجوع به حسین کلابی بن عبدالرحیم شود.
-
فروة
لغتنامه دهخدا
فروة. [ ف َرْ وَ ] (اِخ ) کلابی ، مکنی به ابویونس . محدث است و از ابن جبیر روایت کند. (یادداشت بخط مؤلف ).