کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کف زایی اسیدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کَفْ
لهجه و گویش گنابادی
kaf در گویش گنابادی کف، نوعی خوردنی شیرین است که از گیاهی به نام بیخ تولید میشود.ریشه گیاهی به نام چوبک را که به «بیخ» مشهور است، در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام «تغار» میریزند. پس از آن با دستهای از چوبهای نازک در...
-
هُلیْ کُفْ کُفْ
لهجه و گویش گنابادی
holikofkof در گویش گنابادی یعنی هلی کوپتر ، چرخبال
-
کف رو،کف زن
لهجه و گویش تهرانی
دزد پول در تبادل(طی شمردن و تحویل دادن)
-
کف رفتن ،کف روی
لهجه و گویش تهرانی
دزدیدن
-
کف رفتن ،کف روی
لهجه و گویش تهرانی
دزدیدن
-
کف رو، کف زن
لهجه و گویش تهرانی
فردی که در تبادل و خرد کردن پول، سرقت میکند.
-
هلی کف کف
واژهنامه آزاد
هُلیْ کُفْ کُفْ:(holikofkof) در گویش گنابادی یعنی هلی کوپتر ، چرخبال
-
گشاده کف
لغتنامه دهخدا
گشاده کف . [ گ ُ دَ / دِ ک َ ](ص مرکب ) بذال . بخشنده . باسخاوت . کریم : صفتش مهتر گشاده کف است لقبش خواجه ٔ بزرگ عطاست . فرخی .مفضلا مقبلا گشاده دلامنعما مکرما گشاده کفا.سوزنی .
-
کف آدم
لغتنامه دهخدا
کف آدم . [ ک َ ف ِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نباتی است بقدر ذرعی و برگ آن مستدیر و بقدر برگ مو و بیخ آن خشبی و ظاهر آن ما بین سیاهی و زردی و باطن آن سرخ و تخم آن از تخم کافشه باریکتر و بعضی آن را بهمن سرخ دانسته اند. (از مخزن الادویه ). و رجوع به...
-
کف الاجذم
لغتنامه دهخدا
کف الاجذم . [ ک َف ْ فُل ْ اَ ذَ ] (ع اِ مرکب ) کف اجذم به گیاهان زیر اطلاق شده است : 1- پنج انگشت . 2- اصول سنبل (بیخ سنبل رومی ). 3- کرمه ٔ بیضا. 4- خصی الکلب . (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از فهرست مخزن الادویه ).
-
کف الارنب
لغتنامه دهخدا
کف الارنب . [ ک َف ْ فُل ْ اَ ن َ ] (ع اِ مرکب ) کف الذئب . عرطنیثا. (از فهرست مخزن الادویه ). جنطیانا. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به جنطیانا شود.
-
کف الاسد
لغتنامه دهخدا
کف الاسد. [ ک َف ْ فُل ْ اَ س َ ] (ع اِ مرکب ) عرطنیثا. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به عرطنیثا شود. || کف الذئب . (فهرست مخزن الادویه ). جنطیانا. رجوع به جنطیانا شود.
-
کف الجذماء
لغتنامه دهخدا
کف الجذماء. [ ک َف ْ فُل ْ ج َ ] (اِخ ) نام چند ستاره است . (یادداشت مؤلف ). کف جذما. رجوع به کف جذما شود.
-
کف الخضیب
لغتنامه دهخدا
کف الخضیب . [ ک َف ْ فُل ْخ َ ] (ع اِ مرکب ) کف دست رنگ شده . (فرهنگ فارسی معین ، ج 4 ترکیبات خارجی ). || (اِخ ) نام ستاره ای است سرخ رنگ بجانب شمال که چون بدائره نصف النهاررسد وقت اجابت دعاست . (غیاث ) (آنندراج ). نام یکی ازکواکب مراءة ذات الکرسی اس...
-
کف الدابه
لغتنامه دهخدا
کف الدابه . [ ک َف ْ فُدْ داب ْ ب َ ] (ع اِ مرکب ) حزنبل . (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).کف النسر. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به حزنبل شود.