کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کفیل خرج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کفیل خرج
دیکشنری فارسی به عربی
کاسب العيش
-
واژههای مشابه
-
کفیل گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
کفالة
-
بقید کفیل ازاد کردن
دیکشنری فارسی به عربی
کفالة
-
كفیل ریاست جمهورى
دیکشنری فارسی به عربی
رئيس الجمهورية بالوكالة
-
كفیل نخست وزیرى
دیکشنری فارسی به عربی
رئيس الوزراء بالوكالة
-
جستوجو در متن
-
کاسب العيش
دیکشنری عربی به فارسی
متکفل , کفيل خرج , نان اور
-
breadwinner
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نان آور، متکفل، کفیل خرج، نان اور
-
ولی
فرهنگ نامها
(تلفظ: vali) (عربی) پدر یا مادر یا کفیل خرج کودک ؛ (در فقه ، در حقوق) آن که بر طبق قانون اختیار تصمیم گیری در مورد دیگری دارد ؛ (در ادیان) دارندهی بالاترین مقام در دین پس از پیغمبر (ص) ؛ (در قدیم) دوست ؛ (در تصوف) آن که در سلوک به نهایت رسیده است ، ...
-
مال
لغتنامه دهخدا
مال . (ع اِ) خواسته . (ترجمان القرآن ) (دهار). خواسته و آنچه در ملک کسی باشد. ج ، اموال . (منتهی الارب ) (آنندراج ). هر چیز که در تملک کسی باشد. (از اقرب الموارد). هر آنچه در تصرف و در ید کسی باشد. خواسته و ثروت و دولت و توانگری . زر و ملک . (ناظم ال...