کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کفچه لیزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کفچه لیزه
لغتنامه دهخدا
کفچه لیزه . [ ک َ چ َ / چ ِ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) کفچه لیز. (یادداشت مؤلف ). رجوع به کفچه لیز شود.
-
واژههای مشابه
-
کفچه،کفچه لیز
لهجه و گویش تهرانی
قاشق چوبی
-
کفچه مار
لغتنامه دهخدا
کفچه مار. [ ک َ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) قسمی مار. (از فرهنگ رشیدی ). در اصطلاح جانورشناسی یکی از اقسام ماران سمی خطرناک که دارای زهری کشنده است و از گروه پروتروگلیف میباشد در سطح قدامی دندانهای جلو آرواره ٔ بالایی این مار شیاری است که تا نوک دندان ادا...
-
کفچه لیز
لغتنامه دهخدا
کفچه لیز. [ ک َ چ َ/ چ ِ ] (اِ مرکب ) کفگیر. کفچلیز. چمچه : برون شد دیگت از سر می ستیزی که در هر دیگ همچون کفچه لیزی . عطار (اسرارنامه ).رجوع به کفچلیز شود.
-
کفچه لیزک
لغتنامه دهخدا
کفچه لیزک . [ ک َ چ َ / چ ِ زَ ] (اِ مرکب )کفچه لیز. (یادداشت مؤلف ). رجوع به کفچه لیز شود.
-
Remipedia
کفچهپاویسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] ردهای از سختپوستوندان که سینه و شکم آنها دارای 25 تا 38 قطعه است؛ این جانوران ضمائم حرکتی زوج دوشاخه و مشابه دارند و برخی خصوصیات آنها اجدادی است
-
کفچه مار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) kafčemār نوعی مار سمّی با سری پهن. Δ مار کبرا از انواع این مار است.
-
کفچه مار
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) یکی از اقسام ماران سمی خطرناک که دارای زهری کشنده است . وجه تسمیة این دسته ماران از آن جهت است که زواید مهره های گردنی خود را به اختیار می توانند پهن کنند و در این حال قسمت سر و گردن آن ها به صورت کفچه یا قاشق پهنی درمی آید. کفچه ماران د...
-
کفچه (مار)
لهجه و گویش تهرانی
مار عینکی
-
Platalea alba
کفچهنوک افریقایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ مرغمقدسیان و راستۀ لکلکسانان که پرهای زینتی سفید و صورت بدون مو و قرمز دارد
-
Platalea leucorodia
کفچهنوک اوراسیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ مرغمقدسیان و راستۀ لکلکسانان که تمام بدنش سفید و قاعدۀ گردنش زرد است
-
Platalea minor
کفچهنوک مشکینرخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از مرغمقدسیان و راستۀ لکلکسانان با بدن خاکستری روشن و صورت و پیشانی کاملاً تیره و مایل به سیاه
-
جستوجو در متن
-
دعموص
لغتنامه دهخدا
دعموص . [ دُ ] (ع اِ) جانورکی است یا کرمی است سیاه که در پارگین ها وقت فرورفتن آب آن پیدا شود و آنرا به فارسی کفچلیز نامند. (منتهی الارب ). کفچلیزک . (دهار). جانورکی یا کرمی است سیاه رنگ که در غدیرها هنگام خشک شدن آب آن بوجود آید و برخی گویند کرمی اس...