کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کفچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کفچه
/kafče/
معنی
=کفگیر
= کفچه کردن: (مصدر متعدی) [قدیمی] گرد کردن به شکل کفچه: ◻︎ تا شکمی نان دهنی آب هست / کفچه مکن بر سر هر کاسه دست (نظامی۱: ۵۰).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کفچه
لغتنامه دهخدا
کفچه . [ ک َ چ َ / چ ِ ] (اِ) چمچه . (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ). کفگیر. کمچه . چمچه . (انجمن آرا). چمچه ٔ کلان . (غیاث ). ملعقه . (دهار). کفچ . کپچ . کپچه . کبچه . پهلوی کپچک ، طبری کچه (قاشق ). گیلکی نیز کچه (قاشق بزرگ ).(از حاشیه ٔ برهان چ معین ). ...
-
کفچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kafče =کفگیر= کفچه کردن: (مصدر متعدی) [قدیمی] گرد کردن به شکل کفچه: ◻︎ تا شکمی نان دهنی آب هست / کفچه مکن بر سر هر کاسه دست (نظامی۱: ۵۰).
-
کفچه
فرهنگ فارسی معین
(کَ چَ) (اِ.) زلف پرپیچ و شکن ، طره .
-
کفچه
فرهنگ فارسی معین
(کَ چِ یا چَ) (اِ.) کبچه ، کفگیر.
-
کفچه
لهجه و گویش تهرانی
کفگیر آهنی خارج کردن نان از تنور،قاشق چوبی
-
واژههای مشابه
-
کفچه،کفچه لیز
لهجه و گویش تهرانی
قاشق چوبی
-
کفچه مار
لغتنامه دهخدا
کفچه مار. [ ک َ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) قسمی مار. (از فرهنگ رشیدی ). در اصطلاح جانورشناسی یکی از اقسام ماران سمی خطرناک که دارای زهری کشنده است و از گروه پروتروگلیف میباشد در سطح قدامی دندانهای جلو آرواره ٔ بالایی این مار شیاری است که تا نوک دندان ادا...
-
کفچه لیز
لغتنامه دهخدا
کفچه لیز. [ ک َ چ َ/ چ ِ ] (اِ مرکب ) کفگیر. کفچلیز. چمچه : برون شد دیگت از سر می ستیزی که در هر دیگ همچون کفچه لیزی . عطار (اسرارنامه ).رجوع به کفچلیز شود.
-
کفچه لیزک
لغتنامه دهخدا
کفچه لیزک . [ ک َ چ َ / چ ِ زَ ] (اِ مرکب )کفچه لیز. (یادداشت مؤلف ). رجوع به کفچه لیز شود.
-
کفچه لیزه
لغتنامه دهخدا
کفچه لیزه . [ ک َ چ َ / چ ِ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) کفچه لیز. (یادداشت مؤلف ). رجوع به کفچه لیز شود.
-
Remipedia
کفچهپاویسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] ردهای از سختپوستوندان که سینه و شکم آنها دارای 25 تا 38 قطعه است؛ این جانوران ضمائم حرکتی زوج دوشاخه و مشابه دارند و برخی خصوصیات آنها اجدادی است
-
کفچه مار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) kafčemār نوعی مار سمّی با سری پهن. Δ مار کبرا از انواع این مار است.
-
کفچه مار
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) یکی از اقسام ماران سمی خطرناک که دارای زهری کشنده است . وجه تسمیة این دسته ماران از آن جهت است که زواید مهره های گردنی خود را به اختیار می توانند پهن کنند و در این حال قسمت سر و گردن آن ها به صورت کفچه یا قاشق پهنی درمی آید. کفچه ماران د...
-
کفچه (مار)
لهجه و گویش تهرانی
مار عینکی