کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کفل پوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کفل پوش
/kafalpuš/
معنی
پوششی که در زیر زین و بر روی کفل اسب میاندازند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کفل پوش
لغتنامه دهخدا
کفل پوش . [ ک َ ف َ ] (نف مرکب ) پوشنده ٔ کفل . || (اِ مرکب ) نوعی از پوشش اسب است و آن را ترکان اورتگ خوانند. (برهان ) (از آنندراج ). پارچه ٔ دوخته ای که بر کفل حیوان باری و سواری اندازند که در تکلم آشرمه است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). کپل پوش . ساغ...
-
کفل پوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] kafalpuš پوششی که در زیر زین و بر روی کفل اسب میاندازند.
-
واژههای مشابه
-
کِفْلٌ
فرهنگ واژگان قرآن
نصيب
-
ناو کفل
لغتنامه دهخدا
ناو کفل . [ وِ ک َ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فاصله ٔ میان دو کفل [ اسب ] از جهت فربهی . (آنندراج ). رجوع به ناو شود : زین زر ازگرمی او گشت حل چون عرقش ریخت ز ناو کفل .میریحیی (از آنندراج ).
-
کفل انسان
دیکشنری فارسی به عربی
ردف
-
کفل، کپل
لهجه و گویش تهرانی
بالای ران
-
ران و کفل
دیکشنری فارسی به عربی
لحم الخنزير
-
به کفل کسی سقلمه زدن
دیکشنری فارسی به عربی
اوزة
-
جستوجو در متن
-
ساغری پوش
لغتنامه دهخدا
ساغری پوش . [ غ َ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) کفل پوش (در اسب )،جامه که ساغری اسب را پوشاند. رجوع به ساغری شود.
-
ابای
لغتنامه دهخدا
ابای . [ اَ ] (اِ) کفل پوش چهارپای .
-
ساغری پوش
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ تر - فا. ] (ص فا.)پارچه - ای که کفل اسب را بپوشاند.
-
کون پوش
لغتنامه دهخدا
کون پوش . (نف مرکب ) پوشنده ٔ کون .آنچه کون را پوشد. || (اِ مرکب ) ساغری پوش . کفل پوش . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : گه خیش با گلاله به سر درکشد فساروز کوردین کند جل و کون پوش هفت رنگ .سوزنی (یادداشت ایضاً).
-
پوش
لغتنامه دهخدا
پوش . (اِ) جامه . لباس : تا چند کنی پوش ز پوشی کسان از جامه ٔ عاریت نشاید برخورد. نظام قاری (دیوان البسه ص 123).در دو بیت ذیل از فردوسی و اسدی پوش نیز بمعنی جامه و پوشش و لباس آمده است : ز پیشی و بیشی ندارند هوش خورش نان کشکین و پشمینه پوش . فردوسی ....