کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کفتری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کفتری
لغتنامه دهخدا
کفتری . [ ک َ ت َ ] (اِ) شانه و دفتین جولاهگان و بافندگان . (برهان ) (آنندراج ). شانه و دفتین جولاهگان . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ).
-
واژههای مشابه
-
سینه کفتری
لغتنامه دهخدا
سینه کفتری . [ ن َ / ن ِ ک َ ت َ ] (ص نسبی مرکب ) در تداول عامیانه ، رنگی مرکب از کبود و سرخ ،سبز طلایی ، بنفش طلایی ، بنفش سیر که به طلایی زند. به رنگ سینه ٔ کبوتر. (یادداشت بخط مؤلف ). || در تداول کسی که دارای سینه ٔ فراخ و برجسته باشد.
-
چاه کفتری
لغتنامه دهخدا
چاه کفتری . [ ک َ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فریمان بخش فریمان شهرستان مشهد که در 12 هزارگزی شمال خاوری فریمان و 5 هزارگزی خاور شوسه ٔ قدیمی مشهد به تربت جام واقع شده . کوهپایه و سردسیر است و 236 تن سکنه دارد.آبش از قنات ، محصولش غلات و بنشن ، شغ...
-
سینه کفتری
لهجه و گویش تهرانی
خوش هیکل،قوی ،دارای سینه ورزشکاری
-
جستوجو در متن
-
دان زد
لهجه و گویش تهرانی
کفتری که زیاد خورده
-
دون زد
لهجه و گویش تهرانی
کفتری که میل به دانه ندارد
-
کَل دُم سبز
لهجه و گویش تهرانی
کفتری که سرو دم آن سبز باشد
-
کله دار
لهجه و گویش تهرانی
کفتری که کله اش رنگی است /باهوش
-
pigeon breast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پستان کبوتر، سینه کفتری، برامدگی جناغ سینه
-
پَرقیچی
لهجه و گویش تهرانی
کفتری که پر او را قیچی کردهاند که پرواز نکند، آدم ناتوان شده
-
بفتری
لغتنامه دهخدا
بفتری . [ ب َ ت َ ] (اِ) دفتین جولاهگان و نساجان باشد. (برهان ). بف و دفتین جولاهی . (ناظم الاطباء) (از رشیدی ) (جهانگیری ذیل بف ). آنچه بافندگان را باشد و آن چوبی است که بهنگام بافتن بر جامه زنند. (مؤید الفضلاء). شانه ٔ بزرگ جولاهه که در هنگام بافت...