کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کعثب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کعثب
لغتنامه دهخدا
کعثب . [ ک َ ث َ ] (ع ص ) شرم آگنده گوشت و سطبر. || زن سطبرشرم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
کاسب
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازاری، بازرگان، پیشهور، سوداگر، کاسبکار، محترف، معاملهگر ۲. حسابگر
-
کاسب
فرهنگ واژههای سره
سوداگر، پیشه ور
-
کاسب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] kāseb ١. کسی که مغازهای دارد و در آن کالایی را خرید و فروش میکند.۲. [قدیمی، مجاز] کسی که برای به دست آوردن چیزی میکوشد؛ کوشنده.
-
کاسب
فرهنگ فارسی معین
(س ) [ ع . ] (اِفا.) بازاری ، سوداگر. ج . کسبه .
-
کاثب
لغتنامه دهخدا
کاثب . [ ث ِ ] (اِخ ) موضعی است و کوهی . (منتهی الارب ).
-
کاسب
لغتنامه دهخدا
کاسب . [ س ِ ] (اِخ ) از اعلام است . (ناظم الاطباء). || (ع اِ) ابوکاسب ؛ گرگ . (منتهی الارب ).
-
کاسب
لغتنامه دهخدا
کاسب . [ س ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از کسب . کسی که کسب کند. ج ، کسبه و کاسبون . (ناظم الاطباء). و کاسبین . || ورزنده و یابنده . (ناظم الاطباء). || جمعکننده و طلب کننده و حاصل کننده . (فرهنگ نظام ). || کسی که با صنعت یا خرید و فروش روزی تحصیل میکند. فرهن...