کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کضل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کضل
لغتنامه دهخدا
کضل . [ ک َ ] (ع مص ) دور انداختن و دفع کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
کزل
لغتنامه دهخدا
کزل . [ ک ُ زَ ] (اِ) بن خوشه ها و کاههای خشن و درشت ناکوفته ٔ باقی مانده در خرمن . (یادداشت مؤلف ). کُرچَل (در تداول دهقانان اطراف بروجرد).
-
جستوجو در متن
-
دور انداختن
لغتنامه دهخدا
دور انداختن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) دور افکندن . بدور انداختن . برزمین انداختن . انداختن چیزی بی ارزش را چنانکه پوست میوه یا پس مانده ٔ غذا را. کنار انداختن . به کناری پرت کردن . (از یادداشت مؤلف ). تغییر. کضل . (منتهی الارب ) : بخورد و بینداخت دور ...