کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کش کش کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
systemic pesticide
آفتکُش جذبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات، مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی آفتکُش که پس از پاشیده شدن بر روی گیاه وارد جریان شیرۀ آن میشود و آفت در نتیجۀ تغذیه از گیاه از بین میرود
-
pesticide pollution
آلودگی آفتکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- زراعت و اصلاح نباتات، مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] آلودگی حاصل از درآمیختن آفتکشها با مواد غذایی و هوا و آب و خاک
-
چندۀ نیمکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← چندۀ کُشندۀ پنجاهدرصد
-
nonoxidizing toxicant
زیستکش نااُکسنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] ترکیبی از مواد شیمیایی شامل ریززیواکشهای اُکسنده (oxidizing microbiocide) که برای گندزدایی برجهای خنککننده به کار میرود
-
pesticide tolerance level
سطح تحمل آفتکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] حداکثر مقدار مجاز بقایای آفتکُش در مواد غذایی
-
pesticide residue
بقایای آفتکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مقداری از آفتکش یا ترکیب سمّی آن که پس از مدتزمان معینی روی سطح یا داخل گیاه باقی میماند
-
weed destroyer
دستگاه علفکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دستگاهی برای چیدن و کندن و آتش زدن علفهای هرز یا از بین بردن آنها ازطریق سمپاشی
-
herbicide modifier
بهبوددهندۀ علفکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مادهای شیمیایی برای بهبود اثر علفکُش
-
bactericidal paint
پوشرنگ باکتریکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مادهای پوششی با افزودنیهای خاصی که مانع رشد باکتری بر سطح آن میشود
-
algicidal paint
پوشرنگ جلبککُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مادهای پوششی با افزودنیهای خاصی که مانع رشد جلبک بر سطح آن میشود
-
fungicidal paint
پوشرنگ قارچکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مادهای پوششی با افزودنیهای خاصی که مانع رشد قارچ بر سطح آن میشود
-
insecticidal
حشرهکش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ویژگی مادهای شیمیایی که از آن برای از بین بردن حشرات استفاده میشود
-
insecticide
حشرهکش 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مادهای شیمیایی که از آن برای از بین بردن حشرات استفاده میشود
-
insecticidal smoke
دود حشرهکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گاز حاصل از تصعید حشرهکش جامد
-
herbicidal
علفکُش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ویژگی مادهای شیمیایی که از آن برای از بین بردن گیاهان، بهویژه علفهای هرز، استفاده میشود