کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کش کش کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
purse seiner, seine boat, seiner, purse boat
تاسهکِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی شناور ماهیگیری که تاسه به پاشنۀ آن متصل میشود
-
rodenticide
جوندهکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مادهای شیمیایی که از آن برای از بین بردن جوندگان استفاده میشود
-
skidder 1
چوبکِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] انسان یا ماشینی که درخت یا گِردهبینه را با کشیدن بر روی زمین به انبارگاه منتقل میکند
-
rail stretcher, rail pulling device
ریلکِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری جکمانند که با آن فاصلۀ دو سر ریل در محل درز تنظیم میشود
-
jammer 2
بینهکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] داربَر سبک دوغلتکی که معمولاً با یک دکل و بازو بر روی کامیون سوار میشود و برای داربَری و بارگیری بهکار میرود
-
arboricide
درختکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] مادهای شیمیایی که از آن برای از بین بردن درختها و درختچهها استفاده میشود
-
aphicide
شتهکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مادهای شیمیایی برای از بین بردن شتهها
-
bacteriocide
باکتریکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، علوم و فنّاوری غذا، مهندسی بسپار] مادهای که موجب از بین رفتن باکتریها میشود
-
avunculicide1
داییکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] خواهرزادهای که دایی خود را میکشد
-
molluscicide
رابکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] آفتکشی که از آن برای از بین بردن نرمتنان بهویژه حلزونها استفاده میشود
-
پِنْجِ کِش
لهجه و گویش گنابادی
penjekesh در گویش گنابادی وسیله ایست شبیه چهارشاخ ولی با دسته کوچه و با قسمتی شبیه تیغ ریش زنی و اصلاح صورت که با نخی دو طرف آن به چوبی وصل است و برای ایجاد پَلْ در زمین کشاورزی بکار میرود ، نوعی نان که با پنجه خمیر را صاف کنند.
-
اَتِشْ کَشْ
لهجه و گویش گنابادی
ateshkash در گویش گنابادی یعنی خاک انداز ، خاکروبه ، وسیله ای که در زمان باستان برای انتقال آتش از محلی به محل دیگر از آن سود میجستند.
-
بى کِش
لهجه و گویش بختیاری
bi-keš ساکت باش، حرف نزن.
-
جِزا کُش
لهجه و گویش بختیاری
jezâ-koš با زجر کشتن، زجر دادن.
-
گُرز کُش
لهجه و گویش بختیاری
gorz-koš زدن یا کشتن کسى با گُرز.