کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کش کش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
tonoplast
کِشدیسه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] غشای پیرامون کُریچه
-
gametocide
کامهکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مادهای شیمیایی که بهطور اختصاصی کامۀ نر یا کامۀ ماده را از بین میبرد
-
trawler
گوفهکِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی شناور ماهیگیری که با استفاده از گوفه صید میکند
-
pesticide
آفتکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات، مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مادهای که آفتهای گیاهی و جانوری را از بین میبرد
-
algicide, algaecide
جلبککُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مادهای شیمیایی که از آن برای از بین بردن جلبک استفاده میشود
-
تراورسکِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ریلبندکِش
-
purse seiner, seine boat, seiner, purse boat
تاسهکِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی شناور ماهیگیری که تاسه به پاشنۀ آن متصل میشود
-
rodenticide
جوندهکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مادهای شیمیایی که از آن برای از بین بردن جوندگان استفاده میشود
-
skidder 1
چوبکِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] انسان یا ماشینی که درخت یا گِردهبینه را با کشیدن بر روی زمین به انبارگاه منتقل میکند
-
rail stretcher, rail pulling device
ریلکِش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری جکمانند که با آن فاصلۀ دو سر ریل در محل درز تنظیم میشود
-
jammer 2
بینهکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] داربَر سبک دوغلتکی که معمولاً با یک دکل و بازو بر روی کامیون سوار میشود و برای داربَری و بارگیری بهکار میرود
-
arboricide
درختکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] مادهای شیمیایی که از آن برای از بین بردن درختها و درختچهها استفاده میشود
-
aphicide
شتهکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] مادهای شیمیایی برای از بین بردن شتهها
-
bacteriocide
باکتریکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، علوم و فنّاوری غذا، مهندسی بسپار] مادهای که موجب از بین رفتن باکتریها میشود
-
avunculicide1
داییکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] خواهرزادهای که دایی خود را میکشد