کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشیخان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کشیخان
/kašixān/
معنی
=کشخان
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کشیخان
لغتنامه دهخدا
کشیخان . [ ک َ ] (ص ، اِ) دیوث . بچشم خودبین . (برهان ).کشخان . قواد. قلطبان . قلتبان . رجوع به کشخان شود.
-
کشیخان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] kašixān =کشخان
-
جستوجو در متن
-
کشخان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] kašxān کشیخان؛ مرد بیغیرت؛ دیوث: ◻︎ تا نگویی چو شعر برخوانم / کاین چه بسیار گوی کشخانیست (مسعودسعد: ۸۲).
-
کشخان
لغتنامه دهخدا
کشخان .[ ک َ / ک ِ ] (ص ، اِ) دیوث و دیوث شخصی را گویند که زن او هرچه خواهد کند و او چشم از آن پوشیده دارد. (از برهان ). ج ، کشاخنه . کشیخان . در عربی زن جلب و بی غیرت در حق زن ، کشخنة، کشخان خواندن کسی را و النون زائدة، یکشیخ ، زن جلب خواندن ، یقال ...