کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشوفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کشوفتن
لغتنامه دهخدا
کشوفتن . [ ک ُت َ ] (مص ) کشفتن . گشودن . گشادن . || شکافتن . چاک دادن . کشفتن . || ترکیدن . بازشدن . کفتن . || پراگنده کردن . افشاندن . || گداختن . || حل کردن . || پژمردن . || افشردن . || خشک کردن . || غایب شدن . ناپدید شدن . || نابود شدن . || ناپدی...
-
جستوجو در متن
-
کشوبیدن
لغتنامه دهخدا
کشوبیدن . [ ک َ دَ ] (مص ) کشوفتن . کشفتن : مصاف دشمن بدر دیده ٔ حاسد بدوزحشمت این برکشوب هیبت آن برفشان . مسعودسعد.رجوع به کشوفتن و کشفتن شود.