کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشن خواه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کشن خواه
لغتنامه دهخدا
کشن خواه . [ ک ُ خوا / خا ] (نف مرکب ) گشن خواه . مست . فحل جوینده . رجوع به گشن و گشن خواه شود.
-
واژههای مشابه
-
کشن شین
لغتنامه دهخدا
کشن شین . [ ک ُ ش َ ] (اِخ ) نامی که سابقاً به قسمت جنوبی هند و چین اطلاق می شده است .
-
تراوانکر - کشن
لغتنامه دهخدا
تراوانکر - کشن . [ تْرا / ت ِ ک ُ ک ُ ش َ ] (اِخ ) ایالتی در جنوب غربی هند است که 9265000 تن سکنه دارد و مرکز آن تریواندروم است . رجوع به تراونکور شود.
-
جستوجو در متن
-
انبوه
لغتنامه دهخدا
انبوه . [ اَم ْ ] (ص ) بسیار، خواه بسیاری مردم و خواه چیزی دیگر. (از برهان قاطع). بسیار و متعدد. (ناظم الاطباء). بسیار. (انجمن آرا). بسیار. متعدد. کثیر. (فرهنگ فارسی معین ) : بر مقدمه ٔ او احنف قیس بود و سپاهی انبوه با او بودند. (تاریخ سیستان ). احمد...