کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کشن
/kaš[a]n/
معنی
پر؛ انبوه؛ بسیار.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
opulent, thick
-
جستوجوی دقیق
-
کشن
لغتنامه دهخدا
کشن . [ ک َ ش َ / ش ِ / ش ْ ] (ص ) گُشن . بسیار. انبوه . فراوان . بسیار انبوه : از ایوان گشتاسب تا پیش کاخ درختی کشن بیخ و بسیارشاخ . فردوسی .کشن لشکری سازد افراسیاب به نیزه بپوشد رخ آفتاب . فردوسی .درختی کشن سایه ور پیش آب نهان گشته زو چشمه ٔ آفتاب ...
-
کشن
لغتنامه دهخدا
کشن . [ ک ِ ] (اِ) لب . شفه . (ناظم الاطباء).
-
کشن
لغتنامه دهخدا
کشن . [ ک ُ ] (اِ) گشن . فحل . (ناظم الاطباء) (برهان ). رجوع به گشن شود.
-
کشن
لغتنامه دهخدا
کشن . [ ک ُ ش َ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع در 4 هزارگزی باختر شیراز. با 1002تن سکنه . آب آن از چشمه وراه آن فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
کشن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹گشن› [قدیمی] kaš[a]n پر؛ انبوه؛ بسیار.
-
کشن
فرهنگ فارسی معین
(کَ شَ یا ش ) (ص .) گشن ، پُر، انبوه ، فراوان .
-
کشن
واژهنامه آزاد
(تاتی) کسی که بی اختیاری ادرار دارد.
-
واژههای مشابه
-
کشن خواه
لغتنامه دهخدا
کشن خواه . [ ک ُ خوا / خا ] (نف مرکب ) گشن خواه . مست . فحل جوینده . رجوع به گشن و گشن خواه شود.
-
کشن شین
لغتنامه دهخدا
کشن شین . [ ک ُ ش َ ] (اِخ ) نامی که سابقاً به قسمت جنوبی هند و چین اطلاق می شده است .
-
تراوانکر - کشن
لغتنامه دهخدا
تراوانکر - کشن . [ تْرا / ت ِ ک ُ ک ُ ش َ ] (اِخ ) ایالتی در جنوب غربی هند است که 9265000 تن سکنه دارد و مرکز آن تریواندروم است . رجوع به تراونکور شود.
-
جستوجو در متن
-
تراونکور
لغتنامه دهخدا
تراونکور.[ تْرا / ت ِ وَن ْ ] (اِخ ) نام امارتی است در جنوب هندوستان . (فرهنگ نظام ). رجوع به تراوانکر کشن شود.
-
باک نین
لغتنامه دهخدا
باک نین . (اِخ ) ناحیتی در کشن شین (هندوچین مستعمره ٔ فرانسه ) که قریب چهل هزار جمعیت و نزدیک 2500 هزار گز مربع وسعت دارد. در جلگه ٔ پست واقع است .
-
واسکو دو گاما
لغتنامه دهخدا
واسکو دوگاما. [ ک ُ دُ ] (اِخ ) واسکو دا گاما. دریانورد مشهور پرتقالی . وی در سینو واقع در المتژو به سال 1469 متولد شد و در 1524 در کشن هندوستان درگذشت . وی به سال 1487 به وسیله ٔ ژان دوم به هند گسیل شدو از جنوب افریقا و دماغه امید به آن دیار رفت و د...