کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشتک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کشتک
/keštak/
معنی
کشت کوچک؛ مزرعۀ کوچک.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
کشتک
لغتنامه دهخدا
کشتک . [ ک ِ ت َ ] (اِ مصغر) مصغر کشته به معنی مزرعه ٔ کوچک و خرد : زالکی کرد سر برون ز نهفت کشتک خویش خشک دید و بگفت .سنائی .
-
کشتک
لغتنامه دهخدا
کشتک . [ ک ُ ت َ ] (اِ) جُعَل . کستل . سرگین غلطان . گوه گردان . جانوری است کوچک که در سرگین و فضولات زیست می کند. (ناظم الاطباء) (برهان ). رجوع به کستل شود.
-
کشتک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] keštak کشت کوچک؛ مزرعۀ کوچک.
-
جستوجو در متن
-
سرگین گردان
لغتنامه دهخدا
سرگین گردان . [ س ِ گ َ ] (اِ مرکب ) جُعَل باشد و آن را کشتک نیز خوانند. (جهانگیری ). سرگین غلطان است که جُعَل باشد. (برهان ) (آنندراج ).خبزدوک . (زمخشری ). رجوع به گوگال و گوگردانک شود.
-
چلانک
لغتنامه دهخدا
چلانک . [ چ ُ / چ َ ن َ ] (اِ) بازیی است که کوزه گردانک خوانند. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). بازیی است که آن را کوزه گردان نیز گویند. (جهانگیری ) (رشیدی ). یک نوع بازی مر کودکان را که کوزه گردانک نیز میگویند. (ناظم الاطباء). || جانوری باشد که عرب...
-
جعل
لغتنامه دهخدا
جعل . [ ج ُ ع َ ] (ع اِ) گوگال . کشتک . گشتک . سرگین غلطان که جانوری است سیاه و پردار از نوع مغطی الجناح و دارای دو زوج بال . زوج فوقانی که در پرش حیوان مدخلیتی چندان ندارد جهت محافظت زوج تحتانی خلق شده که مخصوص به پرش است . ج ، جِعلان . (ناظم الاطبا...