کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشانیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کشانیده
لغتنامه دهخدا
کشانیده . [ک َ / ک ِ دَ / دِ ] (ن مف ) کشیده . (یادداشت مؤلف ). || امتداد داده . || منجر کرده .
-
جستوجو در متن
-
منساق
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِفا.) سوق یابنده ، کشانیده .
-
گیسوکشان
لغتنامه دهخدا
گیسوکشان . [ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) کشاننده ٔ گیسو. آنکه گیسو میکشد. || گیسوافشان . || در حال کشیدن گیسو. || در حال کشاندن گیسو. راندن کسی را با کشیدن گیسوی وی . بردن کسی را به زور با کشیدن موی سر وی : فلان زانیه را گیسوکشان به رجم گاه بردند...
-
دورافتاده
لغتنامه دهخدا
دورافتاده . [ اُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) دورمانده از کسی یا جایی : غریب ؛ دورافتاده از مسکن . (دهار).- دورافتاده از وطن ؛ جلای وطن کرده . (یادداشت مؤلف ). || کنایه از کسی است که حقیقت را خوب نمی تواند درک کند. (از آنندراج ) : مه برآمد بررخش گفتم که ...
-
دور افتادن
لغتنامه دهخدا
دور افتادن . [ اُ دَ ] (مص مرکب ) فاصله گزیدن . جدا شدن . || جداماندن . دور ماندن . (یادداشت مؤلف ). فاصله پیدا کردن : که مرد دلیر است و بادستگاه مبادا که دور افتی از تاج و گاه . فردوسی .به هرچ از دوست دورافتی چه زشت آن نقش و چه زیبا. سنایی .بسی در ...
-
حمیریان
لغتنامه دهخدا
حمیریان . [ ح ِ ی َ ] (اِخ ) نام سلسله ای است که پیش از اسلام در یمن حکمرانی داشتند و بزرگترین و متمدن ترین دولت عربی را بوجود آوردند. این سلسله در زمان جاهلیت ظهور کرد و آبادانی و عمرانی به دست آنان در حضرموت و یمن بوجود آمد که هنوز هم آثار آن محو ن...
-
خسرو
لغتنامه دهخدا
خسرو. [ خ ُ رَ / رُو ] (اِخ ) نام یکی از پادشاهان اشکانی و اشک بیست و چهارم است که از 108 یا 110 م . تا 128 یا 130 م . بر ایران حکم راند. او چون بسلطنت رسید مصادف با جاه طلبی های تراژان امپراطور روم گردید و این امپراطور ببهانه ٔ ارمنستان بظاهر ولی فت...
-
اصحاب اجماع
لغتنامه دهخدا
اصحاب اجماع . [ اَ ب ِ اِ ] (اِخ ) در اصطلاح رجالی و در تداول علمای دینی ، چند تن از اصحاب ائمه ٔ اطهار (ع ) اند و همه ٔ علما معتقدند بر اینکه هر روایتی که از ایشان بطریق صحیح نقل شده و روات از اول سند تا یکی از ایشان موثوق و معتمد باشند، آن روایت را...
-
پیامونته
لغتنامه دهخدا
پیامونته . [ مُن ْ ت ِ ](اِخ ) (دامنه ٔ کوه ). پیمون نام خطه ٔ بزرگی در انتهای شمال غربی ایتالیا، از دو طرف مغرب و شمال محاط بعقبه ٔ جبال آلپ و از جهت جنوب محدود بسلسله ٔ جبال آپنین قسمت علیای حوضه ٔ نهر پو را تشکیل دهد. از طرف شمال ، بسویس ، از سمت ...
-
استور
لغتنامه دهخدا
استور. [ اِ ] (اِخ ) نام خانواده ای بسیار معروف از اشراف سوئد. برجسته ترین افراد این خاندان عبارتند از:1 - استن گوستافسن معروف به استن استور اوّل (1440-1503 م .). وی در سال 1464 م . به اسقف کتیل کارلسن داسا در راه غلبه ٔ بر کریستیان اول پادشاه دانمار...
-
پرک ساس پس
لغتنامه دهخدا
پرک ساس پس . [ پْرِ / پ ِ رِ ](اِخ ) بروایت هرُدوت کبوجیه در سفر مصر «شبی در خواب دید که قاصدی از راه رسید و خبر داد که سمردیس بر تخت سلطنت نشسته و سر به آسمان میساید. از این خواب نگرانی او بیشتر شد و پرک ساس پس نامی را که از رجال پارس بود بشوش فرستا...
-
محمد
لغتنامه دهخدا
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن زکریاء رازی . دانشمند و پزشک معروف ایرانی از مردم ری . عرب ها او را طبیب المسلمین و به مناسبت آنکه کتابهای او به زبان عربی (زبان علمی عالم اسلام در آن روز) است جالینوس العرب خوانده اند. وی در غره ٔ ماه شعبان سال 25...
-
صبح ازل
لغتنامه دهخدا
صبح ازل . [ ص ُ ح ِ اَ زَ ] (اِخ ) نام او میرزا یحیی فرزند میرزا عباس از مردم نور مازندران و مؤسس فرقه ٔ ازلیان است . ازلیان و بهائیان دو فرقه اند که پیشوای هر یک از این دو دسته خود را جانشین سیدعلی محمد باب شیرازی میدانند. چنانکه میدانیم سیدعلی محم...
-
طالبوف
لغتنامه دهخدا
طالبوف . [ ل ِ ب ُ ] (اِخ ) طالب اُف . حاجی ملاعبدالرحیم پسر استاد ابوطالب نجار تبریزی سرخابی در سال 1250 هَ . ق . متولد شد و در حدود شانزده سالگی به تفلیس رفت و به تحصیل زبان روسی و ادبیات آن پرداخت و متدرجاً نزد حکام و علماء روسیه به درستکاری وراست...