کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کسیف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کسیف
لغتنامه دهخدا
کسیف . [ ک َ ] (از ع ،ص ) هنگفت و غلیظ. (ناظم الاطباء). کثیف . || چرک و ناپاک . (ناظم الاطباء). پلید. شوخگن . کثیف .
-
واژههای همآوا
-
کثیف
لغتنامه دهخدا
کثیف . [ ک َ ] (ع ص ) ستبر. (منتهی الارب ) (بحر الجواهر). ستبر و غلیظ. (ناظم الاطباء). ستبر و تیره . ضد لطیف . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : ترکیب تو سفلی و کثیف است ولیکن صورتگر علوی و لطیف است بدو در. ناصرخسرو.چون این کثیف جرم زمین هست بر قرارچون کای...
-
کثیف
لغتنامه دهخدا
کثیف .[ ک ُ ث َ ] (اِخ ) سُلَّمی تابعی است . (منتهی الارب ).
-
کثیف
واژگان مترادف و متضاد
۱. آلوده، پلید، چرکآلود، چرکین، ریمآلود، لچر، ملوث، ناپاک، نجس ۲. غیرشفاف، متکاثف ≠ نظیف
-
کثیف
فرهنگ واژههای سره
ناپاک، آلوده
-
کثیف
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] kasif ۱. پلید؛ چرکآلود.۲. [عامیانه، مجاز] دارای مفاسد اخلاقی.۳. [عامیانه، مجاز] پست و بیارزش.۴. غلیظ؛ فشرده.۵. [قدیمی] غلیظ؛ ستبر.
-
کثیف
فرهنگ فارسی معین
(کَ) [ ع . ] (ص .) ناپاک ، آلوده .
-
کثیف
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: kesif / pelašt طاری: pačel طامه ای: kesif طرقی: kesif / pelašd/ bipâča کشه ای: kesif نطنزی: kesif
-
جستوجو در متن
-
تاری
لغتنامه دهخدا
تاری . (ص ) مخفف تاریک . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). تیره و تاریک . (برهان ) (شرفنامه ٔ منیری ). تاریک . (جهانگیری ). تیره و تار. (انجمن آرا). تار. تاران . تارین . تارون . تاره . (فرهنگ رشیدی ). ظلمانی . مظلم .بی روشنی . سیاه . داج . ظلام . مدلهم . کس...